پیام اصلی گزاره های ادبی در معانی یا اغراض ثانوی آن ها نهفته است و مولّف آن را به شیوه ای هنرمندانه و زیبا برای تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب به کار می گیرد. کنش گفتاری یکی از زیرشاخه های کاربردشناسی و هدف آن، بازگشایی معانی ضمنی است؛ چنان که قرن ها پیش از ظهور آن، علم معانی سنّتی وظیفه تصریح اغراض ثانوی را در قالب گزاره های خبر و انشا بر عهده داشت. فعل امر به عنوان یکی از زیر مجموعه های انشای طلبی در علم معانی، کاربردهای متنوعی دارد و تحلیل کاربردشناسانه آن ، نقش مهمّی در کشف لایه های پنهان روان و تفکّر نویسنده داشته و سبب پیوند هرچه بیشتر عاطفه و بینش شاعر و مخاطب می-گردد. محمّدرضا شفیعی کدکنی، شاعر برجسته معاصر با کاربرد فراوان فعل های امر در مجموعه آیینه ای برای صداها، تصویرپردازی و مفهوم سازی اشعار را تحت تاثیر قرارداده است. بررسی ها گویای آن است که شفیعی کدکنی با کاربرد هنرمندانه فعل های امر در بافت تناسبی و تقابلی شعر و به کارگیری عناصر بلاغی متعدّد، توانسته آن ها را در کاربردهای ترغیبی، آرزومندی، التماسی، ارشادی و هشداری در کنار کاربردهای تلویحی دیگری چون بیان شگفتی، تعجیز و تهدید تصویرسازی کند. این اغراض برابر با کنش منظوری در نظریه کنش های گفتاری آستین هستند که با توانایی هنری شاعر در نحوه ارائه آن ها، قدرت تاثیرگذاری بر مخاطب و برانگیختن احساسات یا حتّی انجام عمل را بازگو می کنند و گویای کنش فرابیانی یا تأثیری آستین هستند.