چکیده
|
پیشرفت های سریع و روز افزون تکنولوژی و تغییر نگاه به نوع مداخله در طبیعت و مناظر طبیعی جهت گسترش شهرنشینی و دیگر خدمات مورد نیاز زندگی امروزی، موجب شده تا شهرها از یک سو ارتباط منطقی و مأنوس خود را با طبیعت و مناظر طبیعی که مهم ترین ثروت بشری هستند، از دست بدهند و از سویی دیگر دچار تنزل کیفی شوند. به واقع گسترش تفکر طبیعت گریزی و بی تفاوتی نسبت به طبیعت جهت ترغیب آدمیان به سلطه گری در مناظر طبیعی بدون در نظر گرفتن نیاز عمده و اساسی انسان، لطمه جدی به کیفیت زندگی آنان وارد نموده است. از سوی دیگر، وقوع این مهم به گسترش تفکر خود محوری و بی تفاوتی انسان نسبت به جایگاه خود در طبیعت و نوع ارتباطش با یگانه پدید آورنده هستی شده است.. این در حالی است که انسان زاده طبیعت است و تنها در محیطی طبیعی یا هم پیوند با طبیعت به آسایش و کمال نهایی که برای او در نظر گرفته شده است، دست می یابد. با مخاطره افتادن پیوند شهر و طبیعت و تنزل کیفیت زندگی آدمیان، رویکردی تحت عنوان رویکرد اکولوژی منظر مطرح است. این رویکرد که از متأخرترین دیدگاه ها در زمینه چگونگی و فرآیند مداخلات انسان در طبیعت جهت تأمین نیازهای خود می باشد، به دنبال ارائه تعاریف جدید از نوع ارتباط میان انسان و طبیعت و راهکارهای حفظ و احیای تمامی ارزش ها و سرمایه های طبیعی این مناظر است. این نگرش که یک رویکرد کل نگر است، بر ارزیابی تمامی ویژگی های موجود بستر، اعم از ویژگی های اکولوژیکی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بستر و طراحی و برنامه ریزی منطبق با این ویژگی ها تأکید دارد. در اکولوزی منظر از همکاری متخصصان اکولوژیست، طراحان منظر و محیط، برنامه ریزان و مدیران، جغرافی دانان، جهت برقرارکردن رابطه معقول میان سیستم های ساخته دست انسان (توسعه شهری، کشاورزی و گردشگری) با سیستم های طبیعی (اکوسیستم ها، زیستگاه ها و مانند آن ها) بهره می گیرد. در این رویکرد اعتقاد بر این است که هرآنچه از سرمایه های طبیعی بستر باقی مانده است، می بایست با برنامه ریزی و مدیریت سازگار حفاظت شود. و همچنین شرایط مناسب برای وجود آمدن اکوسیستم هایی مشابه اکوسیستم های طبیعی نابود شده توسط انسان فراهم نمود و کیفیت طبیعی بستر را گسترش داد. ارتقاء کیفیت مناظر و گستره های طبیعی در نهایت به بهبود کیفیت شهرها و در نهایت ارتقاء کیفیت زندگی انسان منجر شود. نکته قابل تأمل در
|