عنوان
|
برهمکنش "حکمت اسلامی" و "اندیشه ی زرتشت و بودا" در باغ مقبره های ایران و هند
|
نوع پژوهش
|
مقاله ارائه شده
|
کلیدواژهها
|
"حکمت اسلامی "، "هنر شرقی"، "آیین زرتشت" ، "هنر بودایی"، "نشانه شناسی".
|
چکیده
|
بنا به نظر بورکهارت، درباره پیدایش هنر اسلامی از عناصر قبلی از قبیل منابع بیزانسی و ایرانی و هندو و مغول مطالب فراوان نگاشته شده است لکن درباره نیرویی که تمام این عناصر متباین را در ترکیبی واحد جمع کند، بسیار کم سخن رفته است. هیچ کس نمی تواند وحدت هنر اسلامی را منکر شود؛ چه در زمان و چه در مکان، زیرا وجود این وحدت بس آشکار و بدیهی است. پس باید پرسید خصلت و ماهیت این وحدت چیست؟ اگر چه هنر اسلامی هنر غیر فردی است این به معنی رد رابطه قومی هنرمند و اثر و جنبه خلاقانه آن نیست بلکه در واقع صحبت از روحی کلّی حاکم بر این هنر و پیوستگی آن در طول تاریخ و بیان مفاهیمی «ابدی و ازلی» است که توسط هر هنرمند به گونه ای و هر صنعتی به شیوه ای بیان شده است. نکته مهم ان است که (اسلامی) در اصطلاح (هنر اسلامی) با (بودایی) و یا (مسیحی) در اصطلاح های (هنر بودایی) و یا (هنر مسیحی) مقایسه پذیر نیست.نکته ی اساسی در مفهوم هنر در شرق و عالم اساطیری و تشبیهی تجسد الوهیت در وجود ناسوتی و سریان لاهوت در ناسوت است. در تمدن های دینی، هر اثر زمانی از حسن و کمال و جمال برخوردار است که آینه وجودش بتواند صفت جمال حق را بنماید. بدین معنی اساس هر هنری در قرب و بعد نسبت به جمال و جلال الهی متحقق می شود.همین حکمت معنوی است که در بی پیرایه ترین هنر اسلامی به نمایش در می آید و حقیقت اسلام را متجلی می کند.این مقاله با روش نشانه شناسانه چهار مؤلفه کنش ارتباط را این گونه باز شناسی می کند: الف) نظام نحوی(به جای دال)؛ ب) نظام معنایی (به جای مدلول)؛ پ) نظام رفتاری (به جای مؤلفه تفسیر در الگوی پیرسی)؛ ت)نظام رمزگان، که بر اساس دو سطح بیانی و محتوایی؛ تفاوت ارتباط و دلالت؛ تفاوت سیگنال و نشانه،به همراه روش تحلیل کیفی و تفسیری به بررسی ارزشهای ماندگار در شکل گیری هنر اسلامی درباغ مزارهای ایران و هند می پردازد.
|
پژوهشگران
|
محمدرضا پورجعفر (نفر سوم)، مجتبی انصاری (نفر دوم)، روح اله رحیمی (نفر اول)
|