مشخصات پژوهش

صفحه نخست /از تمایز میان دوست و دشمن تا ...
عنوان از تمایز میان دوست و دشمن تا تجلی ارادۀ انضمامی: حاکمیتِ اشمیتی در دیالکتیک امر سیاسی و امر حقوقی
نوع پژوهش مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها دولت مدرن قدرت مؤسِّس اساس حقوق اساسی ارادۀ سیاسی
چکیده بخش معتنابهی از گفتمان حقوقی و سیاسی بر نادیده­انگاشتن سویۀ سیاسی حاکمیت استوار است؛ ولی اشمیت به ما می­آموزد گوهر حاکمیت نه کاربست اقتدار از گذرگاه هنجارهای حقوقی، بلکه در امکان کنار نهادن این­ هنجارها به هنگام رخداد استثناء، از سوی حاکم است. این آموزۀ اشمیتی البته باید در پرتو برداشت وی از قدرت مؤسِّس فهمیده شود. ارادۀ انضمامی قدرت مذکور است که با نمایندگی حاکم، کل ساختار حقوق اساسی و قانون اساسی مکتوب را تابع تصمیم خود می­سازد. حقوق اساسی هیچ مرجعی جز این اراده ندارند. معنای مشروطیت نه در وجود هنجارهایی بر فراز این اراده، بلکه در واقعیت انضمامی آن نهفته است. تصمیم­گیری حاکم در شرایط استثناء را که بنیان انگارۀ اشمیتی حاکمیت است، جز از این طریق نمی­توان دریافت که کانون حاکمیت بر مفهوم نمایندگی قدرت مؤسِّس استوار است و حاکم، اقتدار حاکمیتی را به نمایندگی از این قدرت به­کار می­بندد. درک درست از نظام حقوق اساسی باید در پرتو چنین برداشتی از حاکمیت و تأکید بر جنبۀ سیاسی آن حاصل شود؛ بر مبنای این توضیحات، مقاله حاضر می­کوشد با برگرفتن روش توصیفی و تحلیلی با واکاوی حاکمیت از نظرگاه اشمیت این مهم را یادآور شود که طرح ادعاهای مبتنی بر مهار حاکمیت از طریق هنجارهای مکتوب بدون توجه به سویۀ سیاسی حاکمیت، پیامدی جز سوءبرداشت از حاکمیت و ساختار حقوق اساسی ندارد. بنابراین هدف نوشتۀ پیش­رو تأکید بر این مدعاست که تحلیل حاکمیت از دریچۀ انگارۀ اشمیت، برای فرار از این آشفتگی در ساختار اندیشگی سیاسی و حقوقی، ضروری به ­نظر می­رسد.
پژوهشگران محمدقاسم تنگستانی (نفر دوم)، مهدی مرادی برلیان (نفر اول)