مشخصات پژوهش

صفحه نخست /نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در ...
عنوان نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در رابطه ی سبک های فرزندپروری ادراک شده و هوش هیجانی دانشجویان
نوع پژوهش مقاله ارائه شده
کلیدواژه‌ها ناگویی هیجانی، سبک های فرزندپروری ادراک شده، هوش هیجانی
چکیده هدف پژوهش حاضر، آزمون یک مدل مفهومی چندمتغیری برای روابط بین هوش هیجانی، ناگویی هیجانی و سبک فرزند پروری ادراک شده در دانشجویان بود که براساس یک طرح همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد واحد ساری در تابستان 1931 بود. تعداد 350 نفر (میانگین سن = 27/63، انحراف معیار = 2/72) با روش نمونه گیری سهل الوصول انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از مقیاس هوش هیجانی (بردبوری و گریوز، 1980)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (1994) و مقیاس اقتدار والدین (بوری، 1991). بر اساس یافته های پژوهش حاضر سبک والدینی آسان گیر بر دشواری در شناسایی و توصیف احساسات اثر مستقیم و مثبت دارد. سبک والدینی مستبد بر دشواری و توصیف احساسات اثر مستقیم و مثبت دارد. سبک مقتدر منطقی بر هوش هیجانی اثر مستقیم و مثبت دارد. سبک مقتدر منطقی بر تفکر عینی اثر مستقیم و منفی دارد. دشواری در شناسایی و توصیف احساسات بر هوش هیجانی اثر مستقیم و منفی دارد. تفکر عینی بر هوش هیجانی اثر مستقیم ومنفی دارد. دشواری در شناسایی و توصیف احساسات در رابطه سبک والدینی آسان گیر بر هوش هیجانی نقش واسطه ای دارد. دشواری در شناسایی و توصیف احساسات در رابطه سبک والدینی مستبد بر هوش هیجانی نقش واسطه ای دارد. تفکر عینی در رابطه سبک والدینی مقتدر منطقی بر هوش هیجانی نقش واسطه ای دارد. یافته های پژوهش حاضر، نشان داد که هوش هیجانی از طریق اثرات مستقیم و غیرمستقیم سبک فرزندپروری و ناگویی هیجانی قابل تبیین است. مدل نهایی پژوهش حاضر، 13 درصد از واریانس دشواری در شناسایی و توصیف احساسات، 3 درصد از واریانس تفکر عینی و 21 درصد از واریانس هوش هیجانی را تبیین نمود.
پژوهشگران مجید غفاری (نفر دوم)، زینت ملکی (نفر اول)