عنوان
|
علوم مدیریت (نقش دانشگاه ها و نخبگان در مدیریت)
|
نوع پژوهش
|
مقاله ارائه شده
|
کلیدواژهها
|
دانشگاه ، مدیریت ، فرهنگ ، تکنولوژی
|
چکیده
|
رسالت خطیر دانشگاه بر صاحبان خرد و اندیشه واضح ومبرهن است که زمینه ساز سرنوشت دولت وحکومت می باشد. مجموعه دانشگاه در رشدوتعالی جامعه و تارپود آن نقش موثری دارند . درخت تنومندیکه در جامعه هویداست، ریشه های آن دردانشگاه با توجه به تعلیم ،در تهذیب وتزکیه نقش آفرینی می کنندتا در عرصه بحران مدیریت نمایند.برای اداره بهتر دانشگاه و جامعه که با سه رکن اصلی استاد ،دانشجو وکارمندنقش می بندد.تا مدیران کارآمدی را تحویل جامعه را بدهند.درتعالی معنویت ،اخلاق محوری بارویکرد دینی درراستای انقلاب اسلامی بدست استادان ونخبگان سپرده می شود تا آتیه سازان و مدیرانفردای کشور چراغ راه توده جامعه علی الخصوص عوام گردند. در گذر امتحان صره را از ناصره تشخیص دهند.مدیران در گسترش تزکیه در وجود نسل جوان برای رشد و تعالی فرهنگ و آثار و پیامدهای آن دردانشگاه وجامعه و رسیدن به هدف خود باوری، استقلال ودانش به معنای واقعی کلمه تمام همت خویش بکارمی گیرند. بنابراین ضروری است.دانشگاه خود باید فرهنگ ساز و مهد علوم مدیریتی باشد؛ تا الگوی رفتارینسل جوان را شکل داده ودرجامعه تسری یابد. لذا برای موثر بودن و مقبول افتادن باید افرادی که صلاحیتلازم برای اداره اموردانشگاه را دارند انتخاب گردند.وقتی صحبت از دانشگاه،استاد، نخبگان و فرهنگ به میان می آید. منظوردانش و فرهنگ ناب اسلامیاست. آیا با مدیران وکارگزارانی که خود رطب خورده اند. می توان رسالت اصلی دانشگاه را بدوش بکشند؟ آیامدیریت مجموعه دانشگاهی در اعماق وجودی دانشجو نفوذ می کند؟ سهم مدیران، استادان و نخبگان دردانشگاه در تربیت مدیران بالقوه چقدر می باشد؟برای چه دانشگاه مولدفرهنگ مدیریتی تاثیر گذار نیست ؟ نقش دانشگاهیان در تبیین علوم مدیریتی چقدراست؟ برای چه دانشگاه تبیین کننده فرهنگ ناب اسلامی نیست؟در این مقاله سعی برآن است تا شناختی از دانشگاه و دانشگاهیان ،فرهنگ ،شایستگی مسئولان ودانشگاه داشته باشیم.
|
پژوهشگران
|
رضا آقاپور (نفر دوم)، مهرداد ابراهیمی طوری (نفر اول)
|