دسترسی به انرژی و غیرآلاینده بودن آن به عنوان یکی از اهداف توسعه مطرح شده است. بر اساس فرضیه زیست محیطی کوزنتس پیش بینی میشود که توسعه اقتصادی منجر به کاهش تخریب محیط زیست میشود اما شواهد تجربی این فرضیه را تایید نکرده است. بطور مثال، دو اقتصاد بزرگ در سطح جهان )ایالات متحده و چین( بیشترین آلودگی را در کره زمین دارند. از این جهت توجه به تاثیر درجه توسعه یافتگی بر مصرف انرژی تجدیدناپذیر در این کشورها مهم و ضروری میباشد. این پژوهش تلاش میکند تا با استفاده از روش دادههای تابلویی و حداکثر دادههای موجود برای 62 کشور منتخب در بازه زمانی 2000 - 2019 به این مهم بپردازد. برای این منظور از دو متغیر تولید سرانه و سرمایه انسانی به عنوان معرف توسعه یافتگی جوامع استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که افزایش توسعه اقتصادی و سرمایه انسانی اثر معنادار و مطلوبی بر کاهش مصرف انرژی تجدید ناپذیر دارد اما در کنار توسعه اقتصادی باید به شاخص جهانی شدن کشورها نیز توجه شود و اثر مطلوب جهانی شدن نباید نادیده گرفته شود.