ایجاد جامعه ی آرمانی در مقیاس تمدنی آن، در آموزه های قرآنی ریشه دارد و نقش تربیتی نخبگان جامعه، در شکل گیری چنین جامعه ای، مهم و راهبردی است. جامعه ی آرمانی بر اساس آموزه های دینی، خاستگاهی متناسب با شأنیت انسان دارد که در نظام احسن خلقت تبلور یافته است. این مقاله بر آن است که رهیافت های رسیدن به جامعه ی آرمانی و درنهایت شکل گیری تمدن اسلامی از سوی نخبگان را ترسیم کند. برای این پژوهش، از روش مطالعات توصیفی_تحلیلی منابع جامعه شناسی و متون دینی استفاده شده است. جامعه ی آرمانی، مولود تحول بنیادین و مرحله به مرحله، از سوی نخبگان و همگرایی عملکرد آنان است و فرآیند تغییر و تحول، در اهداف خرد و کلان، به وسیله ی نخبگان کلید می خورد. نقش تربیتی نخبگان در دو مرحله ی راهبردی اهمیت دارد: یکی در بسترسازی ساخت جامعه ی آرمانی و دیگری در ایجاد و تثبیت آن. همچنین شکل گیری جامعه ی آرمانی در بستر زمان و پایداری آن، زمینه ی ظهور تمدن نوینی برآمده از ارزشها و اعتقادت اسلامی و نیاز جامعه را نوید می بخشد. درنهایت، آسیب هایی همچون وابستگی به بیگانگان، حاکمیت مرفهین، شکستن حدود الهی و تقلید بی اساس از سوی نخبگان، زمینه ی افول و نابودی جامعه را فراهم می آورد.