فقر به عنوان یکی از معضلات اجتماعی-اقتصادی، مانع از رسیدن جوامع به رشد و توسعه پایدار می شود. از این رو، کاهش فقر یکی از اهداف کشورهای در حال توسعه به شمار می آید. لازمه اجرای سیاست های کاهش فقر، شناخت فقر و عوامل مؤثر بر آن است. لذا در این مطالعه، ابتدا خط فقر نسبیدر سطح استان و به تفکیک شهر و روستا، با روش 50 درصد میانگین مخارج خانوار و استفاده از ریز داده های طرح هزینه-درآمد مرکز آمار ایران برای 38303 خانوار در سال 1392 محاسبه گردید. سپس بر اساس خط فقر محاسباتی، خانوارهای فقیر شناسایی و تحلیل داده ای شدند. پردازش اولیه داده ها نشان داد که در برنامه های فقر زدایی باید به مسئله آمایش سرزمین توجه شود. در مرحله بعد، الگوی مورد مطالعه، جهت بررسی عوامل مؤثر بر احتمال ورود یا خروج از چرخه فقر با روش حداکثر درستنمایی برآورد گردید. نتایج برآورد مدل لاجیت داده های شبه تابلویی با اثرات تصادفی، نشان داد که زن بودن سرپرست خانوار اثر معناداری بر فقر دارد. متغیرهای سال های تحصیل و وضعیت درآمدی سرپرست خانوار، تعداد افراد باسواد و تعداد افراد شاغل خانوار اثری معنادار بر احتمال خروج از فقر دارند. بین بعد خانوار و احتمال فقیر شدن، رابطه مستقیم وجود دارد. هم چنین بین زندگی در مناطق شهری و احتمال فقیر شدن نیز رابطه مستقیم وجود دارد. تاثیر سن سرپرست خانوار بر فقر U شکل بوده است. یعنی در سال های جوانی و میان سالی احتمال خروج از فقر وجود دارد درحالی که با ورود به دوران پیری احتمال قرارگیری در دایره فقر افزایش می یابد. بنابراین، پیشنهاد می شود که در برنامه های فقرزدایی به افراد مسن به ویژه زنان سرپرست خانوار کم درآمد و بدون درآمد توجه ویژه ای شود.