مقدمه: از مهم ترین موضوعات در ادبیات رشد اقتصادی، شناسایی محرک ها و موانع رشد است. نخستین تعریف مدل های رشد درون زا را لوکاس (1988) و رومر (1989) ارائه کردند. توسعه این نظریه ها در دهه 1990، این امکان را فراهم کرد تا متغیرهای متفاوت اعم از اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، وارد نظریه های رشد اقتصادی شده و سازگاری تجربی آن ها آزموده شود. فساد از متغیرهای مهمی است که در ادبیات رشد و توسعه اقتصادی، مانعی برای رشد اقتصادی دانسته می شود. در مقابل، سرمایه اجتماعی را محرکی برای رشد اقتصادی می دانند. روش: در تحقیق حاضر ضمن بررسی ادبیات مفهومی ارتباط فساد اقتصادی با رشد اقتصادی، ارتباط سرمایه اجتماعی و فساد و نحوه تأثیرگذاری سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی بررسی شده است؛ ازاینرو، با تصریح دستگاه معادلات هم زمان عوامل بنیادی تأثیرگذار بر فساد، ارتباط سرمایه اجتماعی، آزادی اقتصادی، نابرابری اقتصادی و اندازه دولت ها با فساد و ارتباط آن ها با رشد اقتصادی برآورد شده است. ابتدا روابط بین متغیر ها بهصورت رگرسیونهای چندکی در فضای دوبعدی در نرم افزار R ترسیم شده است و برای تخمین دستگاه معادلات هم زمان با دادههای مقطعی سال 2007 از روش سیستمی حداقل مربعات سه مرحله ای(3SLS) استفاده شده است. یافته ها: فساد اثر منفی بر رشد اقتصادی و سرمایه اجتماعی اثر منفی بر فساد اقتصادی و تلویحاً اثر مثبت بر رشد دارد. بحث: از نتایج این تحقیق این که انباشت سرمایه اجتماعی و آزادی اقتصادی و رشد نیروی کار، به عنوان محرک های رشد اقتصادی عمل کردند و در مقابل، گسترش فساد و نابرابری درآمدی، مانعی برای رشد اقتصادی بوده اند؛ بنابراین، دولت ها می توانند با اتخاذ سیاستهای کاهش نابرابری و فساد و تشویق انباشت سرمایه اجتماعی به سوی هدف رشد اقتصادی گام بردارند.