شکل گیری انقلاب صنعتی در قرن هفدهم در اروپا همزمان با حاکمیت سلسله صفوی در ایران است. ایران در برهه ای از آن زمان به رشد و شکوفایی اقتصادی، هم تراز با جوامع قدرتمند زمان خود دست می یابد. اما این توازن قدرت دوام نمی یابد، شرایط اقتصادی ایران رو به زوال می رود و با شروع تکوین سرمایه داری در اروپا عدم توازن میان ایران و غرب تشدید می گردد. در این پژوهش دلایل فراز و فرود عملکرد اقتصادی عصر صفوی و علل عدم تحول ساختاری در اقتصاد ایران تحت سطوح تحلیل نهادی بررسی می شود. برای این منظور از رهیافت نهادگرا با تاکید بر مباحث نورث پیرامون نظم دسترسی آزاد و محدود استفاده می شود. نتایج پژوهش بر این اساس است که در عصر صفوی فقدان قانون، قدرت مطلقه پادشاه خودکامه و ضعف نهادهای مدنی امکان دسترسی آزاد به بازارهای سیاسی و اقتصادی را نداده و مانع ازپیشرفت تکنولوژیک و فنی بوده است. همچنین عدم امنیت جان و مال صنعتگران و پیشه وران و هزینه های معاملاتی بالا مانع از رشد سرمایه گذاری و تولید خلاق کالاهای جدید شده است. در حالی که در اروپا به تدریج زمینه های مناسب برای حاکمیت قانون و دسترسی آزاد به بازارهای سیاسی و اقتصادی فراهم شده و به تبع شکل گیری نهادهای حامی بازار، انگیزه سرمایه گذاری و تولید صنعتی افزایش یافته است.