زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثر پیش درمان دوره های زمانی مختلف تمرینی به همراه دوزهای مختلف دارویی بر بافت های مختلف (کبد و قلب) موش های صحرایی درمان شده به وسیله دوکسوروبیسین (Doxorubicin- DOX) است. روش کار: در این پژوهش تجربی، تعداد 72 سر موش صحرایی نر به طور تصادفی به دو گروه تمرین و کنترل و هریک به سه زیر گروه های DOX با دوز 10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم و سالین تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل دویدن روی نوارگردان به صورت پیشرونده به مدت 25 تا 54 دقیقه در روز با سرعت 15 تا 20 متر در دقیقه، 5 جلسه در هفته و به مدت 6 و 3 هفته بود. تزریق DOX و سالین 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین انجام شد و بافت برداری 24 ساعت پس از آن انجام شد. یافته ها: القای حاد DOX با دوز 20 میلی گرم بر کیلوگرم منجر به افزایش معنادار پروتئین شوکی گرمایی (Heat Shock Protein- HSP) و کاهش معنادار کاتالاز (Catalase-CAT) در بافت های قلب و کبد شد و تفاوت بین دو بافت (کبد و قلب) معنادار بود. شش و سه هفته تمرین هوازی قبل از القای دوزهای10و20 میلی گرم بر کیلوگرم DOX منجر به افزایش غیر معنادار و معنادار HSP، به ترتیب در بافت کبد و قلب شد. به علاوه تمرین 6 هفته ای قبل از القای دوزهای مختلف DOX، موجب افزایش معنادار CAT در هر دو بافت شد. همچنین پس از مقایسه بین دو بافت متعاقب شش و سه هفته تمرین هوازی، اختلاف معناداری مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن است که تمرین منظم هوازی، به واسطه افزایش سطوح شاخص های حفاظتی و ضد اکسایشی، می تواند به عنوان راهبردی پیشگیرانه در برابر مسمومیت بافتی (کبد و قلب) ناشی از القای دوکسوروبیسین تجویز شود.