1403/09/01
ولی اله دبیدی روشن

ولی اله دبیدی روشن

مرتبه علمی: استاد
ارکید: 0000-0002-2202-7349
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی
نشانی:
تلفن: 011-35302201

مشخصات پژوهش

عنوان
تغییرات پروتئین شوک گرمایی و سوپر اکسید دیسموتاز بافت ریه متعاقب فعالیت منظم بدنی و تغذیه ضد اکسایشی، مطالعه اثر آلودگی هوا
نوع پژوهش
مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها
پروتئین شوک گرمایی، تمرین هوازی، سرب، ضداکسایش
سال 1390
مجله المپیک
شناسه DOI
پژوهشگران مژگان معمار مقدم ، ولی اله دبیدی روشن

چکیده

هدف مطالعه حاضر عبارت است از بررسی تغییرات پروتئین شوک گرمایی (72HSP) و سوپر اکسید دیسموتاز(SOD) بافت ریه به دنبال هشت هفته تمرین هوازی و مکمل تغذیه ای ضداکسایشی در موش های ویستار درمعرض استات سرب. چهل سرموش جوان پنجاه روزه به صورت تصادفی به گروه کنترل(شم) و چهار گروه درمان شامل گروه های سرب، مکمل ضداکسایشی، تمرین هوازی، و گروه ترکیبی دسته بندی شدند. گروه های درمان 20 میل یگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن استات سرب را به مدت هشت هفته(سه روز در هفته)دریافت کردند، در حالی که گروه مکمل و گروه ترکیبی در همین مدت علاوه بر سرب، مقدار30 میلی گرم محلول کورکومین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن را نیز به صورت زیرصفاقی دریافت کردند. به علاوه، گروه های تمرین هوازی و ترکیبی، تمرین دویدن فزاینده را پنج جلسه در هفته با سرعت 15 تا 22 متر در دقیقه و به مدت 25 تا 64 دقیقه اجرا کردند. مقادیر HSP72 در بافت هموژنیزه شده ریه با روش الایزا اندازه گیری شد. به علاوه، سوپر اکسید دیسموتاز بافت ریه و سطوح مالوندی آلدهید و ظرفیت ضداکسایشی تام خون با روش ها ی استاندارد تعیین شدند. داده ها با روش آنالیز واریانس یک طرفه و توکی در سطحp=0.05 تحلیل شد. تزریق زیرصفاقی سرب باعث افزایش معنادار مقادیر HSP72 و مالوندی آلدهید و کاهش معنادار مقادیر سوپراکسیددیسموتاز و ظرفیت ضداکسایشی تام در گروه سرب در مقایسه با گروه شم و سایر گروه های درمان شد. این در حالی است که اجرای تمرین هوازی مکمل گیری ضداکسایشی و ترکیبی از این دو عامل درمانی اگرچه تغییر معناداری در مقادیر HSP72 و مالوندی آلدهید ایجاد نکردند، اما باعث مهار افزایش ناشی از القای سربشدند. با وجود این، اجرای پروتکل های درمان به ویژه روش ترکیبی باعث بهبود معنادار سوپراکسید دیسموتازو ظرفیت ضداکسایشی تام در گروه های درمان در مقایسه با گروه های شم و سرب شده است. بر اساس این یافته ها می توان گفت شیوه زندگی سالم در تعدیل روندهای اکسایشی/ ضداکسایشی ناشی از قرارگیری مزمن در معرض سرب نقش دارد .