در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر نوسانات نرخ ارز بر میزان قاچاق کالا در دو حالت با لحاظ شرایط تحریم و بدون لحاظ تحریم در دوره زمانی 1398-1352 بهصورت سالانه پرداخته شده است. در پژوهش حاضر جهت استخراج نوسانات نرخ ارز از رویکرد تبدیل موجک دابشیز و جهت استخراج شاخص تحریم از رویکرد تحلیل مولفههای اصلی جهت مشخص نمودن بار عاملی استفاده شده است. همچنین در نهایت جهت بررسی تأثیر نوسانات نرخ ارز با توجه به دوره زمانی بروز نوسانات در دو حالت با لحاظ شاخص تحریم و بدون لحاظ شاخص تحریم بر میزان قاچاق کالا در کشور از الگوی مارکوف سویچینگ استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد افزایش باز بودن تجاری فارغ از سطح و رژیم قاچاق کالا در کشور موجب کاهش معنادار قاچاق کالا میشود. افزایش درآمدهای مالیاتی نیز در تمامی سطوح و رژیمهای قاچاق کالا تأثیر مثبت و معنادار داشته است. افزایش اندازه دولت در شرایطی که میزان قاچاق کالا پایین باشد، تأثیر منفی و معنادار و در سطح پایین قاچاق کالا تأثیر مثبت و معنادار داشته است. نوسانات کوتاهمدت و بلندمدت نرخ ارز در شرایط بدون تحریم و با تحریم در تمامی سطوح و رژیمهای قاچاق کالا تأثیر مثبت و معنادار داشته است و تأثیر مثبت نوسانات بلندمدت ارز بهویژه با لحاظ تحریم قویتر بوده است. همچنین شکاف نرخ ارز اسمی نیز در حالتی که سطح و رژیم قاچاق کالا بالا باشد، تأثیر مثبت و معنادار داشته است. بنابرابن بایستی سهم صندوق توسعه ملی از درآمدهای فروش نفت و گاز افزایش یابد تا منابع ارزی بانک مرکزی نیز بواسطه آن افزایش یابد و در شرایط تحریم بتواند مانع از بروز نوسانات نرخ ارز بهویژه بهصورت بلندمدت شود.