قرآن مبین، از معنا و مفهوم استوار برخوردار است که ضرورت و اهمیت فهم معانی و دریافت پیام الهی و عمل درست به آن ایجاب مینماید تا از علوم ادبیات و دانشهای امروزی مانند معناشناسی استفاده نمود. یکی از دانشهای مؤثر در معنا و مفهوم شناسی، آواشناسی است که زیرگروه دانش «معناشناسی» است. این پژوهش ارتباط آوا با معنا و اختلاف آن را در دو سوره الرحمن و الانسان بصورت توصیفی- تحلیلی از نگاه سطح آوایی و انواع کاربرد معناشناسی آوایی مثل ریتم، آوای زبان، سجع، جناس، استفهام، تکرار، طباق و ارتباط آوا با معنا مورد پژوهش قرار داد. در سوره الرحمن، آوا و الفاظ با محتوای سوره هماهنگ است. در آیات12-1 با ریتم نرم، نعمتها، از آیه13 به بعد برای تهدید و توبیخ جن و انس، نشانهای برپایی قیامت و معرفی مجرمان و عذاب مکذّبان، از لحنی با ریتم تند و کوبنده و همخوانهای انفجاری و سنگین، اصوات جهری، حروف تفخیم، تشدید و غنه و در آخر سوره برای وصف نعمتهای بهشتی، ریتم نرم و آرام، واکههای کشیده، اصوات مهموس بکار برده شد. اما سوره انسان، با سوال آغاز و از آیه3-1 با لحن و ریتم نرم به انسان متذکر شده که چیز قابل یادی نبوده و در آیه4 خداوند با ریتم کوبنده و تند و تأکید بر عذاب سخت کافران، شدت تنفر از کافران را اعلام و از آیه5-22 با بیان صفات ابرار و وصف بهشت و نعمتهایش، از ریتم نرم و آواهای سبک و مهموس استفاده شده که از هماهنگی و انسجام بین الفاظ و محتوی برخوردار میباشد. از ریتم کند و منقطع برای بیان عمل به احکام در آیه7 و آیات24-26، آیه27 ویژگی کفار را با تأکید و ریتم کوبنده، آیه 28، مسئله مرگ انسان و حکم پایان زندگی در این دنیا را با ریتم کند و منقطع و واکههای کشیده و سکون بیان کرده است. این پژوهش با بررسی رابطه آوا با معنا در این دو سوره این نتیجه را بدست آورده که سوره الرحمن مکی است، برای توبیخ وتهدید مکذبین ونشانههای برپایی قیامت وسرانجام کافران از لحن تند و کوبنده و همخوانهای انفجاری و سنگین، اصوات جهری، حروف تفخیم، تشدید و غنه بیشتر استفاده نموده، اما سوره انسان که سوره مدنی میباشد برای بیان عمل به احکام از ریتم کند و منقطع و برای بیان ویژگی ابرار، همچنین توصیف بهشت و بهشتیان از ریتم نرم بیشتر استفاده شده است.