محمد رضا طبیبی

هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین استراتژیها، توانمندسازها و قابلیت ه ای فرایند مدیریت دانش با توانمندی کارکنان می باشد. جامعه آماری پژوهش، شرکت های کوچک و متوسط فعال در شرق استان مازندران با بیش از 42 ماه فعالیت می باشند. تعداد جامعه آماری 307 شرکت و نمونهی آماری بر آلفای کرونباخ پرسشنامه، ،SPSS میباشد. با استفاده از نرمافزار 19 (n= اساس فرمول کوکران ( 171 نشان داد که LISREL %94.6 بدست آمده است. نتایج تکنیک معادلات ساختاری با نرم افزار 8.5 0). توانمندسازهای / فرایند مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان اثر مستقیم و معناداری دارد (ضریب 59 0) بر / 0) و بواسطه فرایند مدیریت دانش بطور غ یرمستق یم ( 20 / مدیریت دانش بصورت مستقیم ( 18 (0/ توانمندی کارکنان تأثیر دارد؛ اما اثر مستقیم استراتژی مدیریت دانش بر توانمندساز ی (ضر یب 16 معنادار نمیباشد و تنها بواسطه فرایند مدیریت دانش بطور غیرمستقیم بر توانمندی کارکنان مؤثر است 0). همچنین نتایج نشان داد که استراتژی و توانمندسازهای مدیریت دانش بر فرایند / (ضریب 22 مدیریت دانش اثر مثبت و معناداری دارند.