با فراگیر شدن مشکلات محیطزیستی، اکوسیستمهای طبیعی در مناطق روستایی نیز در معرض نابودی قرار دارد. این چالشها عمدتاً ناشی از رفتارهای افراد در تعامل با طبیعت است. هدف تحقیق حاضر، بررسی و شناسایی زمینههای بروز و شکلگیری مشکلات محیطزیستی در مناطق روستایی استان گیلان میباشد. این تحقیق براساس رویکرد کیفی و مبتنی بر نظریه داده-بنیاد است. محدوده جغرافیایی تحقیق را روستاهای غرب استان گیلان و جامعه آماری آن را روستاییان آن مناطق در سال 1399تشکیل دادند. با استفاده از نمونهگیری اشباع نظری با 25نفر از روستاییان و کارشناسان محیطزیستی، مصاحبههای عمیق صورت گرفت. روایی و پایایی این پژوهش براساس اعتباریابی توسط مشارکتکنندگان ارزیابی گردید. تحلیل دادهها طی سه مرحله کدگذاری صورت گرفت. 7مفهوم به عنوان مهمترین مسائل محیطزیستی شناسایی شد. در کدگذاری انتخابی، هسته اصلی یعنی «تخریب محیطزیست و ناپایداری اکوسیستم» کشف و مدل نهایی پارادایمی ترسیم شد. شرایط علّی شامل بهرهبرداری مشاع، عدم تفکیک مرز عرصه ملی و شخصی، تغییر کاربری، دپوی زباله، بد مصرفی، چَرای بیرویه، منفعتطلبی و بهرهبرداری معیشتی میباشد. شرایط مداخلهگر شامل ملی بودن منابع طبیعی، ضعف نظارتی و بهرهبرداری غیراصولی میباشد. در مجموع، یافتهها نشان داد که تخریب محیطزیست یک پدیده چندعلیتی است که پیوستاری از همگرایی بین مجموعه شرایط علّی و مداخلهگر در بستری از عوامل ساختی و رفتارهای روستاییان، زمینههای بروز آن را موجب شدهاند. بر این اساس میتوان گفت که جهت کاهش تخریب و آلودگی و حفظ محیطزیست، اصلاحات ساختی در حوزههای زیربنایی، حمایتی و آموزشی جهت ارتقاء رفتارهای حفاظت از محیطزیست ضروری می باشد.