در جامعه ایران، مصرف انرژی و هدر رفت آن، به یک مسئله ی حیاتی تبدیل شده است. بر اساس منابع موجود، مصرف انرژی خانگی بیشتر از میانگین جهانی است. این پژوهش با تأکید بر فرهنگ انرژی مصرفکنندگان خانگی در کلانشهر تهران انجام شده است. وجه تمایز تحقیق حاضر با دیگر پژوهشها در این است که هم مصرف روزمره انرژی و هم رفتارهای تهیه تجهیزات و مصالح ساختمانی که به انرژی مربوط است را بررسی نموده است. رویکرد این تحقیق کیفی با راهبرد نظریه زمینه ای است. مصاحبه ها به صورت نیمه ساختاریافته با 22 نفر از سرپرستان خانوارهای واحدهای مسکونی تا رسیدن به اشباع نظری، ادامه یافت. بر همین اساس، کدگذاری باز و محوری انجام گردید و سپس کد گزینشی از آن استخراج گردید. در این تحقیق مقوله ی هسته، "فرهنگ انرژی ناپایدار" نامگذاری شد. اعتبارپذیری نیز توسط مشارکتکنندگان و همکاران انجام شد. بر اساس کدهای مربوطه، یافته ها در سه بخش هنجارهای شناختی، فرهنگ مادی و رویهها به همراه موانع و تسهیلگرهای آنان تقسیم بندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که هنجارهای شناختی اغلب کنشگران، در مصرف روزمره انرژی نسبتاً مناسب است، اما در زمینه انتخاب تجهیزات و واحد مسکونی، بسیار پایین است. از طرفی افرادی که درآمد پایین تری دارند، با انگیزه اقتصادی بر میزان مصرف روزمره انرژی، مدیریت بیشتری دارند. ولی تجهیزات و دستگاهها با استاندارد پایین تر استفاده می کنند. کنشگران پردرآمد کنترل پایینتری بر مصرف انرژی روزمره دارند، اما از تجهیزات با استاندارد بالاتری استفاده میکنند. مالکان و مستأجران نیز در فرهنگ مادی متفاوت هستند. مالکان با نگاه بلندمدت اقدام به بهره برداری از واحد مسکونی می کنند ولی مستأجران نگاه کوتاه مدتی دارند. از طرف دیگر، مستأجران با انگیزه ی هزینه های مصرفی، در رویه های مصرف انرژی عملکرد بهتری دارند.