نگرش های بوم شناختی ازجمله عوامل تأثیرگذار بر تعامل انسان و محیط زیست است که نقشی کلیدی در تغییر رفتارهای افراد نسبت به ابعاد محیط زیستی زندگیشان دارد. با توجه به افزایش مصرف انرژی در ایران، نیاز فزاینده به انرژی، محدودیت ذخایر و پایانپذیر بودن منابع انرژی و مشکلات محیطزیستی ناشی از آن، مطالعۀ تأثیر نگرش های بوم شناختی در تحقق رفتار مصرف بهینه انرژی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین، سؤال اصلی مقاله این است که نگرشهای بومشناختی چه تأثیری در تحقق رفتار مصرف بهینه انرژی دارد؟ برای انجام این کار، در مقاله حاضر پارادایم نگرش بوم شناختی دانلپ و کاتون و ونلیر مبنا قرار گرفته است. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه و با نمونه آماری شامل 440نفر از ساکنین شهر سنندج گردآوردی شده است. اعتبار پرسشنامه آن با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی و با محاسبه KMO تأیید شده است. همچنین، پایایی آن هم با محاسبه آلفای کرونباخ بررسی شده است. نتایج به دست آمده فرضیۀ اصلی تحقیق را تأیید میکند، بدینمعنی که بین نگرش های بوم شناختی و رفتار مصرف انرژی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد ( .)r = 0/42به عبارت دیگر، در تحقق رفتار بهینه مصرف انرژی، نگرشهای بوم شناختی یک متغیر مهم و اثرگذار است. تحلیل داده ها حاکی از آن است که نگرش بوم شناختی در شهر سنندج از مقبولیت زیادی برخوردار است. چنین مقبولیتی نشان میدهد که الگوی اجتماعی فرهنگی غالب شهروندان شهر سنندج زیستمحور بوده و پارادایم معافیت بشر ـ اینکه انسان از قوانین حاکم بر سایر موجودات مبراست ـ چنان نافذ و فراگیر نیست.