در سالهای اخیر افزایش تقاضای انرژی و حکمرانی توسعه پایدار، ضرورت مطالعه رفتار مصرف انرژی را دو چندان کرده است. پژوهش حاضر با اتخاذ یک رویکرد کیفی و انجام 60مصااح ه نیمهسااختاریافته با شاوروندان در مناطق مختلف ک شور به برر سی عوامل مؤثر بر رفتار م صرف انرژی (برق) در کشور پرداخته است و با انجام تحلیل محتوای کیفی (مشتمل بر 3مقوله اصلی و 10مقوله فرعی،) به یک الگوی تحلیلی دست یافته که از لایه های فردی رفتار شروع شده و با عبور از سطوح اجتماعی به زمینه های گسترده تر مؤثر بر رفتار مصارف انرژی میرساد. یافته های تحقیق حاکی از آن ا ست که رفتار م صرف انرژی در ک شور، برآمده از عوامل ان سان ساز و نیز عوامل ط یعی مومی بوده و صااف رف توجه به ابعاد فردی، در سیاستگذاری رفتار مصرف انرژی اثربخش نخواهد بود و ایجاد سیاستهای مداخله ای ترکیبی ابعاد احصاء شده امری ضروری است. بر اساس یافته های تحقیق حاضر، 8 گزاره نظری در خصوص و عوامل مؤثر بر مصارف انرژی افراد در کشور تدوین شد