یران به عنوان کشوری که بهشدت به انرژیهای متداول فسیلی متکی است، ناگزیر است تا در آیندهای نزدیک این روند را به نفع تجدیدپذیرها تغییر دهد. با توجه به عدم استقبال جم ی از انرژیهای نو به ویژه استفاده از پنل خورشیدی، تحقیق حاضر درصدد است تا عوامل زمینه ای این عدم پذیرش را بررسی کند. پرسش اساسی این است که موانع اجتماعی پذیرش پنلهای خورشیدی در بین مردم کدماند؟ بدین منظور، متغیر وابسته این تحقیق قصد پذیرش است. برای پاسخ به این پرسش از یک مدل تلفیقی استفادهشده است که مبتنی بر سه نظریه ی جاافتاده در حوزه پذیرش فناوریهای جدید (نظریه اشاعه نوآوری راجرز، نظریه پذیرش فناوری دیویس و نظریه پذیرش اجتماعی ووستنهاگن) است. این مطالعه از نوع کمی است و دادههای آن از 462نفر از ساکنان روستاهای استان مازندران در سال 1398جمعآوری شدهاند. ضرایب پایایی درونی تمام متغیرها بالاتر از 0/68است و اعتبار سازه برای تمامی سازه های مورد مطالعه در این تحقیق بالاتر از 0/650قرار دارند. بر اساس وزنهای رگرسیونی استاندارد به دست آمده، از مجموع نمونه های موردبررسی در این تحقیق، تنها 19 درصد از پاسخگویان تمایل به نصب پنل خورشیدی در آینده ی نزدیک دارند و 36درصد هم ابراز داشتند که هیچ تمایلی برای نصب این فناوری ندارند. بیشترین اثر کل ( )%36بر روی متغیر قصد رفتاری (متغیر اصلی تحقیق)، مربوط به متغیر سهولتِ مصرفِ درک شده میباشد و بهطورکلی 19درصد از تغییرات متغیر وابسته (موانع اجتماعی پذیرش) توسط عوامل مطرحشده در مدل تحقیق تبیین میشوند.