توسعۀ پایدار پیوندی ناگسستنی با محیطزیست دارد. یکی از الزامات توسعۀ پایدار، حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی بهعنوان میراث جمعی بشریت است؛ بهگونهایکه علاوه بر پاسخگویی به نیازهای نسل حاضر، ظرفیت پاسخگویی به نیازهای نسل آینده را نیز داشته باشد. تغییرات آبوهوا، یکی از مهمترین مسائل محیطزیستی در سراسر جهان است. این تغییرات پیامدهای منفی بسیاری برای پایداری روستایی دارد. در این راستا، واکاوی تجربه و فهم کشاورزان از پایداری روستایی در بستر تغییرات آبوهوا برای اتخاذ سیاستهای محیط زیستی سازگار با محیط ضروری است. این پژوهش با هدف واکاوی فهم کشاورزان از پایداری روستایی با توجه به وضعیت گذشتۀ آب و هوایی انجام شد. برای رسیدن به این هدف، روستاهای مناطق مختلف جنوب، شمال، غرب و شرق استان اصفهان بهعنوان مورد مطالعه انتخاب شدند. در این پژوهش از روش نظریۀ زمینۀ سیستماتیک اشتراوس و کوربین و برای جمعآوری دادهها از تکنیک مصاحبۀ نیمه ساختار یافته استفاده شد. همۀ مصاحبه ها تبدیل به متن و در سه مرحلۀ باز، محوری و گزینشی تحلیل و کدگذاری شدند. درنتیجه، 29مفهوم و 7مقولۀ محوری به دست آمد تا مدل پارادایمی گذشتۀ خوداتکا و پایدار ترسیم شود. از دید کشاورزان، تقویم منظم کشاورزی همراه با بستر مناسب جغرافیایی و عامل مداخله گر تور ایمنی، به نوعی گذشتۀ خوداتکا و پایدار تبدیل شده است. همچنین راهبرد کشاورزان، کشاورزی بومسازگار بوده که پیامد خودکفایی معیشتی را بهدنبال داشته است. توجه به تغییرات آب و هوا در سیاستگذاریهای توسعۀ روستایی، تقویت تور ایمنی و ایجاد طرحهای اشتغالزایی با کمک کشاورزان می تواند به توسعۀ پایدار روستا کمک کند.