اهمیت توجه به انرژی های پاک و پایدار برای تامین نیاز های انرژی جهانی، باعث توسعه فناوری هایی نظیر مایع سازی هیدروترمال شده است. این فرآیند ترموشیمیایی امیدوار کننده برای تولید نفت خام زیستی در نظر گرفته شده است. به منظور کاهش بهره وری از منابع غیر قابل تجدید، از منابع تجدید پذیر استفاده می شود. این نمونه ایست از یک رویکرد نوآورانه و پایدار که به تعادل بین تولید انرژی و حفاظت از محیط زیست کمک می کند. در این پژوهش اثرات معیار هایی نظیر اقتصادی، اجزای شیمیایی تشکیل دهنده، عناصر تشکیل دهنده و شرایط عملیاتی بر روی گزینه های انتخاب مانند زیست توده های لیگنوسلولزی و انواع جلبک مورد بررسی قرار گرفت. 5 ماتریس تصمیم گیری تهیه شد که در هر کدام گزینه های جایگزین و معیار ها متفاوت است. انتخاب زیست توده مناسب برای تولید نفت خام زیستی با توجه به معیار های فراوانی که وجود دارد و تضاد های میان آن ها، فرآیند بسیار پیچیده و مشکلی است. این موضوع را می توان با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) مدیریت کرد. در این پژوهش وزن معیار ها با استفاده از سه روش وزن دهی انحراف استاندارد و انتروپی و کریتیک معین شد. از هشت روش MCDM یعنی CODAS , MABAC , MOORA , SAW , TOPSIS، VIKOR، GRA و COPRAS استفاده شده است.هدف کلی این تحقیق انتخاب بهترین زیست توده جهت تولید سوخت خام زیستی به روش HTL، با کیفیت و هزینه کمتر می باشد. همچنین حساسیت های 8 روش MCDM را با استفاده از پدیده ی وارونگی رتبه بررسی میکند. عمده ترین یافته های این مطالعه : اول نتایج میانگین انحراف کسری مطلق (AAFD) روش های وزن دهی نشان می دهد که روش های وزن دهی انحراف استاندارد و کریتیک مقادیر به نسبت مشابهی دارند.دوم 8 روش MCDM بر 5 ماتریس تصمیم گیری، پیاده سازی شد و در دو ماتریس اول نتایج MCDM بسیار نزدیک به یکدیگر بوده است ولی در ماتریس های بعدی نتایج MCDM برای روش های مختلف، متفاوت بوده است.AAFD زیست توده های انتخابی توسط روش های مختلف بیانگر تشابه آنها در معیار های مورد نظر بوده است. سوم برگشت رتبه هر یک از 8 روش MCDM در 5 ماتریس تصمیم گیری محاسبه شد و بر رتبه نخست هیچ کدام از روش ها تاثیری نداشته است.