اهداف: از دهه 1990، اصطلاح چندمرکزی به عنوان یک مفهوم راهبردی توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری و منطقه ای را به سوی خود جلب کرد. مدافعان این راهبرد ادعا می کنند، مناطق چندمرکزی قادرند تعادلی میان رقابت پذیری اقتصادی، انسجام اجتماعی و پایداری محیطی برقرار کنند. بر این اساس، پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی تطبیقی میان راهبردهای رقابت و همکاری راه سومی را برای درهم آمیختن مزایای هریک در برنامه ریزی مناطق شهری چندمرکزی بیابد. روش پژوهش: مطالعه حاضر با توجه ماهیت و هدف پژوهش، از استدلال منطقی و تطبیقی به عنوان راهبرد و روش شناسی پژوهش بهره گرفته است. یافته های پژوهش: یافته های پژوهش سه منطق فضایی را برای توجیه راهبردهای رقابت، همکاری و همرقابتی معرفی می کند. در حالی که راهبردهای رقابتی بر منطق قلمرویی-رقابتی، مزایای رقابتی هر مرکز و تخصص گرایی تکیه دارند، راهبردهای همکارانه در مقابل آنها با پیوندهای هم افزا و نوآورانه بر مزایای بیرونی شبکه و شبکه های شهری تاکید می کنند. در نهایت، همرقابتی مبتنی بر نظریات رفتاری و بازی های غیرهمکارانه و شبکه های رقابتی تا بتوانند به مزایای راهبردهای رقابتی و همکارانه نظیر افزایش اندازه بازار و غیره به بهبود موقعیت رقابتی دست یابند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر، راهبرد هم رقابتی را گزینه ای مناسب و اجرایی تری برای محیطی پرتنش، رقابتی و نامطمئن در میان شهرهای مناطق چندمرکزی می داند. در این راستا، راهبردهای متنوع هم رقابتی می تواند به دو صورت در مناطق شهری چندمرکزی رخ دهد: هم رقابتی افقی و هم رقابتی عمودی. در هم رقابتی افقی شهرها در یک عملکرد خاص یا در یک پروژه اجرایی مشترک با یکدیگر همکاری می کنند در حالی که در بخش دیگر با یکدیگر به رقابت می پردازند.