در سالهای اخیر، مطالعات مختلف دربارۀ منطق حاکم بر سازمان فضایی سیستمهای شهری در ایران بر گذار پارادایمهای اندازه-مبنا و شبکه-مبنا تأکید کردهاند. با این همه، معمولاً آنها بیش از منطق اقتصادی سیستمهای شهری، بر ویژگیهای سازمان فضایی این سیستمها تمرکز داشتند. در این راستا، مقالۀ حاضر سعی دارد با واکاوی و تبارشناسی صرفههای تجمع و شبکه، منطق اقتصادی رفتارهای فضایی سیستمهای شهری را در تفسیر پدیدههای نوین فضایی بیابد. با توجه به ترکیب تفسیری و گفتمانی، از مرور روایتی به عنوان روش پژوهش استفاده شده است. شواهد تجربی و مطالعات مروری در پایگاه دادهای «گوگل اسکالر»، «آیدیز»، «ساینس دایرکت» و «اسکوپوس» جستوجو و بر مبنای «وابستگی به موضوع»، «جدید بودن» و «تعداد استنادات»، طبقهبندی و انتخاب شدند. نتایج نشان میدهد نخست، بین شبکه و همافزایی به عنوان یکی از ابعاد پویای صرفه-های تجمع قرابت معنایی وجود دارد؛ به طوری که دستکم مکمل یکدیگر و هر دو منبعی برای بهرهگیری از صرفههای بیرونی مثبت هستند. دوم، در حالی که مفهوم صرفههای تجمع در مقیاسهای فضایی مختلف، معانی متفاوتی مییابد، به نظر میرسد نتایج مطالعات مختلف در سطوح خرد صنعتی میتواند سنگ بنایی برای توضیح رفتارهای اقتصادی بازیگران در حوزۀ شهری و منطقهای باشد. سوم، با توجه به تغییر مفهوم ص رفههای تجمع از مفهومی تکبعدی و ایستا به مفهومی چندبعدی و پویا، پدیدههای نوین فضایی را نمیتوان در قالب یکی از این ابعاد تفسیر کرد؛ به این ترتیب، لازم است در برخی از مواقع برای توضیح آنها علاوه بر منطق رقابتی، منطق شبکه و حتی گاهاً منطق قلمرویی را نیز اضافه کرد