حمل و نقل همواره یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر ساختار شهرها بوده است. اما بویژه در یک سده اخیر با گسترش انواع وسایل نقلیه موتوری و تغییرات فزاینده جمعیتی به یکی از اصلی ترین مشکلات شهرنشینی بدل گردیده است. فقدان برنامه ریزی راهبردی برای سامانه های حمل و نقل شهری علاوه براین که موجب تکرار سرمایه گذاری های مشترک در زیرساخت های جامعه می شود، باعث ناهماهنگی و ناسازگاری این سامانه ها با یکدیگر نیز شده و ممکن است مشکلات بی شماری را در اتصال زیرسامانه ها به یگدیگر ایجاد کند. هدف تحقیق مطالعه توزیع سفرها بین ناحیه های شهری است که بتوان با ساماندهی توزیع و استقرار کاربری ها از فشار ترافیکی ناشی از تمایل سفرها به ناحیه های خاص در شبکه معابر کاست. روش تحقیق مبتنی بر رویکردهای توصیفی و تحلیلی است که از داده های مربوط به سامانه حمل و نقل شهر ساری استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد که کمترین سهم سفرهای پیاده مربوط به ناحیه 6 با 89/24 درصد و بیشترین آن برای ناحیه 8 با 3/39 درصد است. بالا بودن سفرهای پیاده در ناحیه 8 را می توان به دلیل تأمین بخشی از کاربریهای عمومی در این ناحیه دانست لذا سفرها به صورت پیاده انجام میشود. ولی نواحی 6 و 5 بخاطر عدم تامین خدمات عمومی و اولیه مورد نیاز سهم سفرهای پیاده آنها بسیار پائین میباشد. همچنین در رابطه با درصد تولید سفر؛ ناحیه 7 بالاترین رقم تولید سفرها یعنی بیش از 26 درصد را دارا می باشد. و ناحیه 8 هم به دلیل قرارگیری درمرکز شهر و واقع شدن مراکز اداری و تجاری متعدد از حجم زیاد سفرهای جذب شده برخوردار است تمایل به سفربه این ناحیه بیشتر از نواحی دیگر است که تعداد سفرهای جذب شده در ناحیه 8 حدود 5 برابر سفرهای تولید شده آن می باشد که در درصد سفرهای درون ناحیه ای هم می توان این موضوع را بیان کرد که نواحی 8، 7 و 4 با بیش از 56 درصد بیشترین، و ناحیه 6 و 5 با کمتر از 38 درصد کمترین درصد سفرهای درون ناحیه ای میباشد. اعداد فوق بیانگر آن است که امکانات و خدمات عمومی در داخل نواحی 8 و 7 تا حد زیادی تأمین بوده و نیازی به سفر به نواحی دیگر نمیباشد ولی نواحی 6 و 5 با کمبود خدمات عمومی مواجه می باشند. همه این یافته ها حاکی از آن است که تقاضای سفر در ناحیه 8، که شامل بافت مرکزی شهر می باشد بیشتر از نواحی دیگر است که با توزیع امکانات به نواحی