تشخیص نقض علامت تجاری در موردی که علائم دارای شباهت هستند، بهآسانی صورت نمیپذیرد و رسیدن به چنین تشخیصی باید با صرف وقت و بهطور دقیق انجام شود. معیار نقض در این فرض، احتمال گمراهی مشتریان است و قانونگذار ایران در قانون ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی و علائم تجاری مصوب 1386 این معیار را با استفاده از اصطلاحی نسبتاً مبهم (گمراهی عموم) مقرر داشته است. ولی این قانون، نسبت به دو مسئله ساکت است و از همین نقطه ضرورت انجام این پژوهش احساس میشود و ما، نگارندگان این مقاله، با تکیه بر رویۀ قضایی دادگاههای ایالات متحده و بهویژه دکترین این کشور، به روش تحلیلی- توصیفی به این موضوع خواهیم پرداخت. پرسش این است که اولاً گمراهی خریدار دقیقاً باید نسبت به چه چیزی و به چه شکلی و در چه زمانی رخ دهد؟ ثانیاً دادرس وجود شرط احتمال گمراهی و یا عدم آن را بر مبنای چه عواملی باید توجیه نماید؟ علاوه بر آن، نحوۀ اثبات وجود گمراهی واقعی و یا عدم آن و تأثیر این موضوع بر شرط احتمال گمراهی مورد بررسی قرار میگیرد.