بیان مساله: امروزه کاربریهای مسکونی حجم زیادی از کاربریهای شهری را به خود اختصاص دادهاند. نما، اولین و تأثیرگذارترین بخش از محیط مسکونی است که ارتباط بصری تنگاتنگی را با کاربران و عابران، برقرار میکند همچنین با برانگیختن احساسات خوشایند بر روی کاربران میتواند در سلامتی و شادابی آنها تأثیرگذار باشد. بخشی از تأثیرپذیری قوای ادراکی انسان از محیط مصنوع از طریق سیمای ابنیه حادث میگردد. نمای ساختمان از اجزاء و عناصر متعددی تشکیل شده و یکی از عناصر مهم در داخل و خارج بنا، پنجرهها میباشند. پیشرفت تکنولوژی و پیدایش ابزارهایی برای تصویربرداری و ثبت سیگنالهای مغز موجب گردیده، علوم مغز و اعصاب به طراحی و ساخت در حوزه معماری و شهرسازی کمک کند سوال تحقیق: مقاله پژوهشی پیشرو قصد دارد با اتکاء بر دانش مغز و اعصاب به دنبال یافتن اثرات برخی محرکهای بصری در معماری از جمله شکل هندسی و نسبت سطح پنجرهها به سطح کل در نما بر فعالیتهای مغزی باشد لذا به این سؤال پاسخ داده میشود که برخی شکلهای هندسی پنجرهها و نسبت سطح آنها به سطح کل نما چه تأثیری بر عملکرد مغز دارند؟ اهداف تحقیق: هدف از این تحقیق، بررسی چگونگی تأثیر شکل هندسی و درصد سطح پنجرهها در نمای خانههای مسکونی بر روی مغز انسان، در هنگام رویارویی با ساختمانها میباشد روش تحقیق: این پژوهش با استفاده از روش آزمایشگاهی به منظور ثبت سیگنالهای مغزی، با بکارگیری دستگاه الکتروانسفالوگرام در هنگام نمایش نماها انجام میگیرد تا با استفاده از تأثیر آن، بتوان به طراحی نمای سازگار با سیستم عصبی انسان دست پیدا کرد. در این تحقیق، برای پی بردن به فعالیتهای مغزی نمونهها در هنگام مواجهه با پنجرههای مختلف و چگونگی تأثیر آنها بر فعالیت سیگنالهای مغزی آنها، در آزمایشگاه با استفاده از دستگاه الکتروانسفالوگرام، فعالیتهای مغزی11 زن و مرد در هنگام نمایش بازشوهای مختلف، ثبت شده و در نهایت با استفاده از نرم افزار متلب و ایایجیلب مورد تحلیل قرار گرفت. مهمترین یافتهها و نتیجهگیری تحقیق: مشاهده شد که پنجرههای مختلف تأثیرات متفاوتی را در سیگنالهای مغزی میگذارند به طوری که فعالیت مغزی پنجرههای دارای خطوط منحنی و راستگوشه با فعالیتهای مغزی پنجرههای دارای زاویههای تند مانند پنجرههای مثلثی و جناغی تفاوت چشمگیری را نشان میدهند.