مظفرالنواب شاعر شیعه عراقی، یکی از مهم ترین شاعران معاصر است که در کنار داشتن نقش برجسته در رسواسازی رفتارهای متحجرانه حکومت های خودکامه عربی، نقش بارزی هم در نوگرایی شعر ایفا نمود. این نوگرایی به شکل خاص در به کارگیری تکنیک های نوین ادبی به چشم می آید که فنّ بینامتنی و از جمله انواع آن، بینامتنی ادبی یکی از آن هاست. این مقاله در صدد آن است که با تکیه بر شیوه وصفی تحلیلی، بینامتنی ادبی اشعار مظفر النواب را بررسی می کند، نتایج این پژوهش نشان می دهد که از جمله شاعرانی که نواب، با به کار بردن نام شان، آن ها را در شعر خود فراخوانی کرده عبارتند از: «ابوصخر هذلی» غزلسرای مشهور که مداح امویان و هجّاء آل زبیر است؛ «علی بن الجهم» شاعر عباسی که از کلام و فلسفه مطّلع بوده و با زنادقه و معتزله مناظراتی داشت؛ «قیس بن ذریح» شاعر دوره راشدی و اموی که اشعاری غزلی به سبک شاعران جاهلی سروده است. چنان که، نواب با فراخوانی برخی از اشعار شاعران بر سبک تضمین یا تلمیح، به آن ها بینامتنی ادبی کرده است، از این جمله عبارتند از: «أخطل» یکی از شاعران سه گانه نقائض در عصر اموی؛ «متنبی» شاعر معروف عباسی، که نواب وی را در موضع مخالف خودش در قبال حاکمان عربی و شیوه زندگی آواره اش به عنوان نقابی، بینامتنی کرده است؛ و «بدرشاکر السیاب» شاعر بزرگ عراقی معاصر که دارای گرایشات چپ بود و نواب وی را برانگیزاننده قیام و انقلاب در میان جوانان عرب می داند.