همگان مظفرالنواب شاعر معاصر عراقی را به شعر سیاسی اش می شناسند، زیرا این بن مایه مهم ترین و پربسامدترین موضوعات شعری وی به شمار می رود، در این میان، هجو حاکمان عرب مهم ترین موضوع اشعار سیاسی اوست. نواب به سبب وجود همین مضامین چالش برانگیزی که در اشعارش شیوع گسترده ای دارد، سالیان درازی از عمر خود را در غربت و تبعید به سر برده و رنج زندان و شکنجه روحی و بدنی را به جان خریده است. این مقاله با تکیه بر شیوه وصفی تحلیلی، در صدد آن است که درون مایه هجو حاکمان عرب در شعر سیاسی نواب را بررسی نماید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از جمله مهم ترین رویکردهای ناپسند حاکمان عرب که نواب در هجو خود روی آن ها تأکید و تمرکز زیادی دارد، عبارتند از: هجو موضع ضعیف این حاکمان در قبال مسأله فلسطین، هجو روحیه سازش کارانه آن ها در تعامل با رژیم صهیونیستی، هجو نشست سران کشورهای عربی و نحوه برگزاری و مصوبات بی فرجام آن ها برای ملت عرب، هجو سرسپردگی حاکمان مزدور عربی به استعمارگران غربی و ابرقدرت های جهان، هجو نزاع های داخلی میان حاکمان عرب به عنوان عامل تفرقه و ضعف کشورهای اسلامی، و هجو روحیه غارتگری آن ها. نواب در مقایسه میان ناتوانی های این حکّام و قهرمانی های مبارزان مقاومت مسلحانه عرب، در کنار هجو این حکّام که گاه به انبوهی از دشنام ها و عبارات تسمخرآمیز نیز می انجامد، زبان به مدح و ثنای این مبارزان راه قیام و آزادی می گشاید.