هدف اصلی در این پژوهش بررسی کمی و کیفی جایگاه مهارت آموزی در مقایسه با دیگر مقوله های آموزشی مطرح شده در سند نقشه جامع علمی کشور است. این پژوهش، از نوع پژوهشهای کاربردی بوده و ازنظر روش از نوع توصیفی است که در آن با استفاده از روش تحلیل محتوا از نوع مقوله ای به دو روش کیفی و ساختاری به سؤالهای پژوهش پاسخ داده شده است. در این پژوهش از پنج مقوله ی علم، فناوری، نوآوری، پژوهش و مهارت به همراه 84 زیرگروه و 29 شاخص، بهعنوان شاخصهای اندازه گیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از بین مقوله های آموزشی به مقوله ی علم و مهارت به ترتیب بیشترین و کمترین توجه، در سند علمی کشور شده است و به برخی زیرگروههای مهارت مانند عدالت در دسترسی به مهارت، تعامل جهانی، تولید و دستاوردهای مهارت، مرجعیت مهارتی در جهان و انتشار مهارت اشارهای در سند علمی کشور نشده است. همچنین در بخشهای توجه به صاحبان مهارت، نهادهای مهارتی، تعریف اولویت های سند علمی کشور و سیاستگذاری در زمینه ی مهارت افزایی نیز نیاز به توجه بیشتر در این سند وجود دارد. به طورکلی اولویت های تعریف شده در این سند، رشته های صرفاً علمی و پایه می باشد و لازم است رشته های مهارتی در این سند، دیده و اضافه شوند. در بخش سیاستگذاری اجرایی، هماهنگی و انسجام بخشی اجرای نقشه جامع علمی کشور جای خالی مسئولین اجرایی و آموزشی مهارتی کشورمشهود است. همچنین لازم است بازنگری و اصلاح هایی در تعریف راهبردهای کلان و راهبردها و اقدامات ملی متناسب با راهبردهای کلان، صورت گیرد تا از جامعیت لازم جهت پوشش دادن تمامی بخشهای حوزه مهارت برخوردار باشند.