رشد و توسعه آموزش عالی از ویژگیهای دنیای جدید در سطح جهانی و ملی محسوب میشود و شکلگیری این پدیده، موضوع بحث بسیاری از دانشمندان علوم انسانی و اجتماعی است. سؤال اساسی این است که پایههای نظری رشد و گسترش آموزش عالی چیستند؟ با توجه به این سؤال کلیدی، در این مقاله سعی شده تا دیدگاههای نظری مربوط مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند. این نظریهها شامل نظریه سرمایه انسانی، نظریه هزینه فایده، نظریه تضاد (جدال)، نظریه فمینیستها، و نظریه انتخاب عمومی است.