در سالهای اخیر ساختار سازمانی دانشگاههای تراز اول دنیا به سمت انعطافپذیری و ساختارهای مسطحتر متحول شده است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه تحلیلی ساختار سازمانی دانشگاههای ایرانی و غیر ایرانی ازنظر میزان متمرکز بودن چارت با بررسی سهم پستهای مدیریتی، تعداد کارمندان اداری، تعداد دانشکدهها و گروههای تعریفشده است. مراحل پژوهش شامل گردآوری اطلاعات به روش مطالعه اسناد و مدارک و تحلیل دادههای کیفی به روش تحلیل محتوای کیفی و انباشت نگاشتی از طریق سند کاوی و تجزیهوتحلیل آماری دادههای کمی بود. تعداد رشته و گروه، پستهای مدیریتی و کارمندان اداری و اعضای هیئتعلمی 23 دانشکده از 3 دانشگاه غیر ایرانی منتخب و 95 دانشکده ایرانی بررسی شد. بر اساس نتایج پژوهش در دانشگاههای ایرانی تعداد پستهای مدیریتی بیشتر و تعداد کارمندان اداری کمتری در مقایسه با دانشگاههای غیر ایرانی تعریفشده است. فردوسی مشهد هم در تعداد کارمندان اداری و هم در تعداد پستهای مدیریتی بهترین وضعیت را در مقایسه با دیگر دانشگاههای ایرانی دارد. دانشگاه تهران دارای کمترین تعداد کارمند اداری و بیشترین پستهای مدیریتی و دارای ساختار سازمانی سلسلهمراتبی و متمرکزتری در مقایسه با دیگر دانشگاههای موردمطالعه است. در ساختار سازمانی دانشگاه مازندران بعد از دانشگاه تهران بیشترین تعداد پستهای مدیریتی تعریفشده است. تعداد اعضای هیئتعلمی در گروهها و همچنین دانشکدهها در دانشگاههای غیر ایرانی نیز بسیار بیشتر از دانشگاههای ایرانی است. تعداد رشته/مقطع تحصیلی در تمامی دانشگاههای غیر ایرانی کمتر از دانشگاههای ایرانی است. آکسفورد ازنظر تعداد کارمندان اداری و تعداد پستهای مدیریتی بالاترین رتبه در بین دانشگاههای موردمطالعه را دارد.