چکیده: مقدمه: جذب زیستی به دلیل کم هزینه بودن آن، اثربخشی بالا در غلظتهای پایین و سازگاری با محیط زیست یک فنآوری امیدوارکننده برای حذف و بازیابی یونهای فلزی از فاضلاب و محلولهای آبی قلمداد می گردد. روش کار: نخست باکتریهای نمکدوست و تحملکننده نمک با روشهای بیوشیمیایی و در صورت نیاز مولکولی شناسایی گردیدند. نمونه برداری از آب، خاک، لجن و رسوب دو چشمه آب شور و معدنی بادابسورت، مازندران، ایران، در اواخر بهار1398 انجام شد .اساس این طرح بر بررسی تاثیر پارامترهایی نظیر pH، زمان تماس، دوز جاذب زیستی و غلظت اولیه نیکل بر میزان جذب فلز نیکل استوار است. گروههای عاملی موثر در جذب با آنالیز دستگاهی FT-IR و شرایط سطحی باکتری بوسیله دستگاه میکروسکوپ الکترونی روبشی SEM مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج: بهینه pH درحدود 8 ، زمان تعادل در حدود 150 دقیقه، ایزوترم جذب فلز از مدل لانگمویر پیروی کرده و ماکزیمم جذب فلز به میزان 51/0 میلی مول بر گرم بوده است. با استفاده از FT-IR گروهای درگیر شامل کربوکسیل، هیدروکسیل و آمین بوده است. جدایه با توانایی حذف مناسب نیکل، برای آنالیز ژن16S rDNA انتخاب شد. شرایط رشد بهینه هر جدایه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که این جدایه منتخب به جنس ویرجیباسیلوس نزدیک بوده است. ظرفیت جذب فلز نیکل در دقایق ابتدایی بسیار قابل ملاحظه بوده است. بحث و نتیجه گیری: بیشینه جذب نیکل در مقایسه با جاذبهای شیمیایی و فیزیکی و همچنین دیگر جاذبهای زیستی شامل قارچ و سیانوباکتر قابل قبول است. بنابراین جدایه مورد مطالعه، کاندیدای مناسبی برای حذف فلز نیکل از محلولهای آبی میباشد. بیشتر جذب فلز به صورت غیرفعال است و در دقایق ابتدایی صورت گرفته در نتیجه می توان از این جاذب به صورت مرده و غیرفعال در صنعت استفاده کرد.