با نگاهی اجمالی به مطالعاتی که در باب سبک هندی انجام شده است، به صراحت میتوان دریافت که بیشتر این پژوهشها، اصطلاح «معنای بیگانه» و اصطلاحات معادل آن (چون معنای غریب و دور، مضمونسازیهای پیچیده و ...) را از عناصر بایسته و از مختصات اصلی سبک هندی، و تلاش بسیار برای یافتن «معنای بیگانه» و مضامین تازه را سیرۀ شعرای سبک هندی میدانند. این جستار، یکی از صناعات کنایهمحور و پرکاربرد در غزل صائب با عنوان «استعارۀ ایهامیِ کنایۀ همراه با تشبیه» را که نامی است نونهاده برگونه ای صناعت رایج در سبک هندی، بررسی می کند. این شگرد ادبی، در مقام عنصری سبکساز، در سراسر دیوان و در بدنۀ غزلیات صائب به فراوانی دیده میشود؛ چنانکه کمتر غزلی از غزلهای اوست که از این صناعت بهره نگرفته باشد. در این شگرد، غالباً کنایه های انسانی، با لحاظ کردن معنایی دیگر، به اشیا، گیاهان و ... نسبت داده می شوند و از این طریق معنایی آشنا را از طریقی ناآشنا و بیگانه بیان می کنند.