ساختارگرایی ادبی به دنبال آن است تا علمی ترین مبنای ممکن را برای مطالعات ادبی فراهم آورد. ساختارگرایی روش تحلیل متن و شناخت نظام آن است. ای.جی. گرماس یکی از روایت شناسانی است که با ارایه الگوی کنشی، تحلیل و شناخت روایت را آسان تر کرده است. گرماس با ساده کردن الگوی تحلیل قصه پراپ، نشان داد که همه عناصر تشکیل دهنده قصه، قابل تجزیه و تحلیل و دارای نقش موثرند. این کنش گرها ممکن است، اشیا، مفاهیم یا اشخاص باشند. مدل گرماس بسیار انعطاف پذیر است و ظرفیت بالایی برای تجزیه و تحلیل قصه دارد. در این مقاله کوشش شده است، نمونه هایی روشن و عینی از داستان شیخ صنعان بر مبنای الگوی کنشی گرماس ارائه شود. داستان شیخ صنعان، طولانی ترین و مشهورترین حکایت منطق الطیر است و یکی از داستان هایی است که مورد توجه محققان منطق الطیر قرار گرفته است. داستانی است که دارای افت و خیزها و کشش ها و کوشش هایی است که امکان تحلیل آن را بر مبنای الگوی یاد شده فراهم می کند. تحلیل قصه شیخ صنعان بر اساس مدل گرماس هم استواری قصه و ساختار و پیوستگی اجزای آن را نشان می دهد و هم بازگو کننده توانایی این الگو در شناخت ساختار و نظام قصه های کهن فارسی است.