شعر هنری است زبانی، و موسیقی لازمۀ طبیعت شعر است؛ زیرا این موسیقی است که معنی، تخیّل و عاطفۀ نهفته در شعر را به مخاطب منتقل میکند و باعث ایجاد همگونی در شعر میشود. موسیقی شعر یعنی نظام خاصی که در محور افقی و عمودی شعر وجود دارد. موسیقی شعر فارسی در ادوار مختلف بر چهار گونه بوده که عبارتند از: موسیقی بیرونی، موسیقی کناری، موسیقی درونی و موسیقی معنوی. در شعر معاصر بر خلاف شعر کلاسیک، به موسیقی بیرونی و کناری کمتر توجّه شده و در عوض شاعران در راه غنیسازی موسیقی شعرشان، بیشتر به موسیقی درونی روی خوش نشان دادهاند. از جمله آرایههایی که در موسیقی درونی شعر معاصر کارکرد فراوانی دارد، «تکرار» است؛ یادآوری میگردد تمامی آنچه را که آرایههای لفظی خوانده میشود، در حقیقت گونه هایی از تکرارهای هنری یا واجآرایی است زیرا وجه مشترک همۀ آنها چیزی جز تکرار واکها نیست. تکرار در شعر فروغ از پرکاربردترین آرایههاست؛ بنابراین در این پژوهش آن گروه از آرایههایی که عناصر سازندۀ آنها بر تکرار واکها استوار است، در شعر فروغ مورد بررسی قرار گرفت و نقش این «تکرار» در موسیقی شعر او بررسی گردید. غیر از کارکرد موسیقایی «تکرار» در شعر فروغ، میتوان به کارکردهای دیگری همچون: وحدت شاعر و مخاطب، جانبخشی به واژگان، برجستهسازی مضمون، ایجاد مفاهیم تازه، القای حسّ درونی شاعر و توضیح و تفسیر مضمون، ایجاد وحدت لحن و اندیشه، تداوم بخشیدن به فعل یا حالتی، ایجاد مدخلهای متعدد در شعر و حفظ شکل ذهنی آن اشاره کرد.