«تکرار» در زیباشناسی هنر از مسایل اساسی است و در ادبیات و به خصوص در شعر، نقشی بسزا دارد که در صورت کاربرد مناسب، تکرارها میتوانند بر جنبهی زیباییشناسیک و هنری یک اثر، تاثیرگذار باشند. از سوی دیگر، از دیدگاه سبک شناسی نیز تکرار واژه می تواند بیانگر، سبک شخصی (= شاخصه سبکی) باشد.در شعر کلاسیک، قافیه و ردیف در جایگاه یکی از ارکان شعری حضور دارد؛ اما این قافیه و ردیف - که در شعر معاصر دست و پاگیر محسوب میشود- از جهتی دیگر بروز یافته و عنصر تکرار، جایگزین آن شده است. تکرار در سطوح مختلف (واک، هجا، واژه و جمله یا عبارت) در شعر معاصر دیده میشود و شاعران معاصر، چه برای توسعهی معانی و حسن تاثیر و چه در زمینهی سود جستن از نغمه و آهنگ کلام، از آن بهره بردهاند. روی هم رفته میتوان روش تکرار را پرکاربردترین روش در شعر این دوره دانست که به یکی از مهمترین عناصر زیباییآفرینی در شعر معاصر تبدیل شده است.با توجه به اهمیت و بسامد بالای استفاده از تکرار در شعر معاصر، در این مقاله سعی شده است به طور دقیق، به کارکردها و نقشهای تکرار در شعر نو توجه شود. بدین منظور، اشعار برخی از بزرگان شعر معاصر مانند سهراب سپهری، فروغ فرخزاد و احمد شاملو مورد بررسی قرار گرفتند و کارکردهای گوناگون تکرار از جهات مختلف در شعر ایشان واکاوی گردید و نتایج قابل ملاحظهای به دست آمد که در متن این جستار، آمده است.