تاریخ بلعمی و شاهنامه فردوسی از مهمترین آثار قرن چهارم هستند که علیرغم داشتن موضوعی مشترک (تاریخ ایران) و نگارش در برهه زمانی نزدیک به هم، در کنار شباهتهای بسیاری که در آنها دیده میشود، تفاوتهایی نیز با یکدیگر دارند. یکی از تفاوتهای مهم و قابل اعتنا، پرداختِ متفاوت شخصیتهای حاضر در این دو اثر از حیث حماسی – اسطورهای است. مقایسه 27 تن از شخصیتهای مشترک این دو کتاب اعم از شاهان و پهلوانان بخوبی بیانگر این اختلاف است؛ در تاریخ بلعمی 17 درصد شخصیتها کاملاً اسطورهایاند، حال آنکه در شاهنامه این تعداد به 34 درصد میرسد. درصد شخصیت-های حماسی نیز در تاریخ بلعمی و شاهنامه، به ترتیب 24 در مقابل 30 است. عمدهترین دلایل این اختلافها تفاوت در منابع و مآخذ، تفاوت در سبک کار، اقتضائات شاعری فردوسی، دخالت یافتن باورهای مذهبی فردوسی در برخی از روایتها و رویکرد متفاوت فردوسی و بلعمی در روش عقلانیسازی روایتها است. شاهنامه فردوسی علاوه بر اسطورهایتر بودن، حماسیتر از تاریخ بلعمی نیز هست؛ هرچند دیده میشود که وجه اسطورهای برخی از شخصیتها مانند: کیومرث و... در تاریخ بلعمی پررنگتر است و یا از دیدگاه حماسی، بعضی از شخصیتها در اثر بلعمی، نمود برجستهتری یافتهاند.