فقرشهری یکی ازمهمترین چالشهای اجتماعی– اقتصادی بسیاری ازکشورهای درحال توسعه است و مقامات شهری این کشورها برای کاهش اثرات آن تلاش می کنند. برطبق آمار، درهرروز صد هزارنفر به جمعیت زاغه نشینان اضافه می شود. این مقاله تلاش می کند تا به بررسی فقر شهری ازمنظر ویژگیهای فقر، وضعیت جهانی فقر شهری و موقعیت ایران بپردازد. رویکرداصلی تحقیق حاضرمبتنی بردیدگاه رادیکالیسم بوده و روش انجام تحقیق ازنوع توصیفی- تحلیلی می باشد. دراین مطالعه، باکمک دوشاخص الف) نسبت خانوارهای شهری ساکن درواحدهای مسکونی کم دوام وبی دوام، ب) نسبت خانوارهای شهری 4 نفره ساکن دریک اتاق، که هرکدام ازاین شاخصها به تنهایی می توانند بیانگرفقر شهری باشند به بررسی نقاط شهری استانهای کشوربا استفاده ازروش امتیازاستاندارد پرداخته شده است. برخی نتایج این بررسی بیانگرآن است که فقر شهری بدلیل رشد فزاینده شهرنشینی و بدنبال آن زاغه نشینی درکشورهای فقیراز یک سو و عدم اهتمام کامل دولتها در عمل به تعهدات خود برای کاهش فقر از سوی دیگر روز به روز در حال افزایش است و افق مبارزه با فقر را درسالهای آینده تیره و تار نشان می دهد. درکشور ما نیز همزمان با توافق جهانی(1996) مبارزه با فقر آغاز شده، با این حال هنوز 10/5 درصد از خانوارهای شهری زیر خط فقر مطلق قرار دارند ودربین استانهای کشور، درشاخص اول، استانهای حاشیه کویرهای مرکزی نظیرخراسان جنوبی، سیستان وبلوچستان، کرمان و یزد و در شاخص دوم استانهای سیستان و بلوچستان، اردبیل، لرستان وکرمانشاه بیشترین خانوارهای فقیر شهری کشور را درخودجای داده بودند. این امر تلاش بیشتر و پیگیری مداوم مسئولین شهری در رفع فقر بویژه فقرمسکن شهری و گسترش عدالت منطقه ای را می طلبد.