جامعه عشایری ایران که تا آغازقرن حاضر(ه. ش) نقش تعیین کنندهای در اوضاع اجتماعی و سیاسی کشـور داشـتند به دنبال برخی رویدادهای سیاسی ازجمله سیاست اسکان عشایر توسط رضاشاه اهمیت سابق خود را از دست داده و به تدریج به حاشیه رانده شدهاند. این مقاله با هدف بررسی تحولات اجتماعی، فرهنگی در بـین عشـایر تـرکمن کـه امروزه بیشتر یکجانشین شدهاند با تأکید بر یک شهر عشایر نشین در شمال ایـران (بنـدر تـرکمن ) صـورت گرفتـه است. شهر نوبنیادی که به منظور اسکان عشایر در دوره رضاشاه(حدود80 سال پیش) در یکی از پایانه های راه آهـن سراسری ایران شکل گرفته و امروزه چهارمین شهر اسـتان گلسـتان محسـوب مـی شـود . بـه همـین منظـور ، ضـمن بهره گیری از کتب و اسناد موجود، از مطالعه میدانی و برخی روشهای تحلیلـی از جملـه روش بوژوگارنیـه ، تسـت ورتهایم، روش ورنه، و همچنین نرم افزارExcel بهره گرفته شـد . روش تحقیـق حاضـر ، بـ ه دلیـل بررسـی تحـولات اجتماعی این جامعه در طول 80 سال گذشته، از نوع تحلیلی- تکوینی میباشد. برخی نتایج حاصـل از ایـن تحقیـق عبارتند از: موثر بودن سیاست اسکان عشایر و حذف ترکمنها از لیست جامعه عشایری کشـور ، توسـعه اجتمـاعی و اقتصادی شهر در طول حیات کوتاه خود نسبت به شهرهای مجاور قدیمی، رشد فرهنگی جامعه بویژه زنان ترکمن و همسویی آنان با تحولات معاصرجامعه ایران در زمینه گسترش سواد و مشارکتهای اجتماعی.