رمانتیسِّیسِّم از پیصیدهترین و گسِّتردهترین مکتبهای ادبی جهان اسِّت که بهعنوان پدیدهای انقالبی، در اواخر قرن هجدهم در برابر سنت نئوکال سی سی سم برآمد. این مکتب در زمانه ای طوفانی ظهور کرد که تحوالت مهمّ علمی، اجتماعی و سِِّّیاسِِّّی تمام اروپا را فراگرفته بود. در ایران نیز از عهد م شروطه، رمانتی سی سم به عنوان رویکردی فکری در ادبیات فار سی مطرح شد. نیما را می توان سر شاخۀ رمانتی سی سم ایران دان ست امّا سهراب سپهری، یکی از هره های شاخص رمانتی سی سم در ایران اسِّت. البتّه رمانتیسِّیسِّم شِّعر او با هر دو جریان رمانتیک فردی و اجتماعی آن عصِّر متفاوت است و همانندی بیشتری با شاعران رمانتیک انگلیس و بویژه بلیک دارد. این مقاله به بررسی مؤلفههای شاخص رمانتیسیسم همصون طبیعت، تخیّل، توجّه به احساسات و عواطف، فردگرایی، اندوه و انزوا، آرمانگرایی، کودکی و... در شعر سهراب سپهری، شاعر معاصر ایران، و ویلیام بلیک، شاعر انگلیسی اواخر قرن هجدهم و نیمۀ اوَ قرن نوزدهم، میپردازد.