سیاحتنامه ابراهیم بیگ، اثر زین العابدین مراغهای از روشنفکران عصر مشروطه است که »سفر« را دستمایهی تشریح و نقد وضعیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران در آستانهی دورهی مشروطه قرار میدهد. ماهیت آشنایی زدایانهی سفر، آن را به سادگی با روایت پیوند میدهد؛ روایت موقعیتهای تازه و مقایسهی آن با موقعیت معمول. این ویژگی، مؤلف سیاحت نامه را بر آن داشته تا بر خالف سفرنامههای پیشین، درصدد ارائهی اطالعات جغرافیایی و ایجاد حس حیرت و شگفتی در خواننده نباشد بلکه از قابلیت روایت سفرنامهای برای نقد و تحلیل وضعیت ایران، در امان ماندن از آسیب سانسور و نیز پیامدهای ناگوار نقد صریح در قالب مقاله و بیانیه، بهره بگیرد که هم امکان بررسی تطبیقی با جوامع دیگر را برای او فراهم میآورد و هم با استفاده از خاصیت القایی روایت داستانی، به روشنگری و تهییج مخاطبان برای تغییر وضع موجود میپردازد. این مقاله، ضمن مروری بر جایگاه سفرنامه نویسی در ایران، به سیاحت نامهی ابراهیم بیگ به عنوان سفرنامهای متفاوت میپردازد هم به لحاظ ژانر ادبی و سبک روایتش و هم نیت مؤلف از نگارش آن. وانگهی به شیوهی تحلیلی- توصیفی، پیوند روایت سفرنامهای را با نگرش نقاد تبیین میکند؛ یعنی ژانر سفرنامه را محملی برای بیان مسائلی قرار میدهد که پیش از آن سابقه نداشته است. سفرنامه بیش از هر گونه نوشتاری دیگری، قادر است تفاوت ما با دیگری را به تصویر بکشد و داشتهها و به ویژه نداشتههای ما را به شیوهای بسیار تأثیرگذار برجسته سازد. از همین رو این کتاب، نقش بسیار تعیینکنندهای در روشنگری ایرانیان در آستانه مشروطه ایفا کرده است.