1403/09/01
قدسیه رضوانیان

قدسیه رضوانیان

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکدۀ ادبیّات و زبان‌های خارجی
نشانی: بابلسر- پردیس دانشگاه مازندران- دانشکده علوم انسانی- گروه زبان و ادبیات فارسی
تلفن: 35302669

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی تاریخ بیهقی با رویکرد تحلیل گفتمان
نوع پژوهش
مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها
گر زبان را نه آینۀ منعکس کنندۀ مبارزه ها، بلکه موضوع مبارزه ها و ابزار مبارزه تلقی کنیم، دیگر به جای آن باید از دال گفتمان استفاده کرد که مفاهیم قدرت و زبان را در یک درهم‌تنیدگی مداوم و تفکیک‌ناپذیر مفهومی، قابل فهم می سازد. درهمین راستا این مقاله بر آن است تا با روشی گفتمانی و با اتخاذ دیدی انتقادی متن تاریخ بیهقی را به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین متون کلاسیک ادبیات فارسی بفهمد و بخواند. به عبارت دیگر با قرار دادن این متن در بافت گفتمانی اش و رابطۀ دیالکتیکش با قدرت و فهمیدن این متن به‌عنوان میدان مبارزۀ قدرت ها و گفتمان های متضاد و متخاصم جامعه بتوان به فهمی نو از آن دست پیدا کرد. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف برای انجام تحلیل های خرد متنی، و از نظریۀ گفتمان لاکلاو و موف برای انجام تحلیل های کلان گفتمانی عصر بیهقی، به‌طور هم‌زمان و ترکیبی بهره می گیرد تا بتوان به نوعی تحلیل گفتمانی خرد و کلان رضایت‌بخش از متن و عصر تاریخ بیهقی دست پیدا کرد. متن تاریخ بیهقی چنان که نشان داده می شود، نه منعکس‌کنندۀ راستین مبارزات بلکه خود بخشی از فرایند مبارزه است. این متن تحت تأثیر زنجیرۀ گفتمان های حاکم است و علیه گفتمان های پیرامونی به‌کار گرفته می شود. تاریخ بیهقی، تحت تأثیر گفتمان که ذهن دوقطبی متن را به یک بازنمایی جهت دار از جریان امور و واقعیت ها می کشاند، گفتمان های حاکم را برجسته مس‌سازد و گفتمان های پیرامونی را به حاشیه می راند.
سال 1402
مجله نقد ادبی
شناسه DOI
پژوهشگران قدسیه رضوانیان ، جعفر رضاپور

چکیده

گر زبان را نه آینۀ منعکس کنندۀ مبارزه ها، بلکه موضوع مبارزه ها و ابزار مبارزه تلقی کنیم، دیگر به جای آن باید از دال گفتمان استفاده کرد که مفاهیم قدرت و زبان را در یک درهم‌تنیدگی مداوم و تفکیک‌ناپذیر مفهومی، قابل فهم می سازد. درهمین راستا این مقاله بر آن است تا با روشی گفتمانی و با اتخاذ دیدی انتقادی متن تاریخ بیهقی را به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین متون کلاسیک ادبیات فارسی بفهمد و بخواند. به عبارت دیگر با قرار دادن این متن در بافت گفتمانی اش و رابطۀ دیالکتیکش با قدرت و فهمیدن این متن به‌عنوان میدان مبارزۀ قدرت ها و گفتمان های متضاد و متخاصم جامعه بتوان به فهمی نو از آن دست پیدا کرد. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف برای انجام تحلیل های خرد متنی، و از نظریۀ گفتمان لاکلاو و موف برای انجام تحلیل های کلان گفتمانی عصر بیهقی، به‌طور هم‌زمان و ترکیبی بهره می گیرد تا بتوان به نوعی تحلیل گفتمانی خرد و کلان رضایت‌بخش از متن و عصر تاریخ بیهقی دست پیدا کرد. متن تاریخ بیهقی چنان که نشان داده می شود، نه منعکس‌کنندۀ راستین مبارزات بلکه خود بخشی از فرایند مبارزه است. این متن تحت تأثیر زنجیرۀ گفتمان های حاکم است و علیه گفتمان های پیرامونی به‌کار گرفته می شود. تاریخ بیهقی، تحت تأثیر گفتمان که ذهن دوقطبی متن را به یک بازنمایی جهت دار از جریان امور و واقعیت ها می کشاند، گفتمان های حاکم را برجسته مس‌سازد و گفتمان های پیرامونی را به حاشیه می راند.