سفر، بن مایه بسیاری از متون ادبی است که به دلیل ماهیّت آشنایی زدایانه اش از اهمّیتی خاص در نگرش ادبی برخوردار است. از نخستین سفرنامه در ایران؛ یعنی سفرنامه ناصرخسرو تا امروز، این نوع ادبی به گونه-های مختلف روایت شده است؛ از روایت ساده گزارشی تا روایت پست مدرن. آنچه در این نوشتار بر آن تأکید می شود، سرشت روایی سفرنامه ها و جایگاه مؤثّر آنها در داستان نویسی ایران است؛ گاه همچون سفرنامه ناصرخسرو، نثری داستانی دارند و گاه بسان حکایتهای گلستان، آفریننده داستانهایی کوتاه می شوند و زمانی نیز مانند سیاحتنامه ابراهیم بیگ، آغازگر رمان در ادب فارسی می شوند؛ ضمن این که، زبان، نوع نگاه و فضاسازی سفرنامه نویسان در آثار داستانی آنها کاملاً مشهود است.