تاریخ بیهقی ازجمله متون برجستۀ نثر کلاسیک فارسی است که با وجود آنکه نام تاریخ بر خود دارد، بهدلیل رویکرد ادبی و هنری نویسنده به تاریخ، به حوزۀ ادبیات راه یافته است. سرشت اثر، زبان و رهیافت زیباییشناسانۀ آن، لحنی خاص بر این اثر حاکم کرده است. لحن در هر اثر ادبی، برایند عناصر متعددی همچون فضای روایی، فضای زبانی و فضای گفتمانی است. در تاریخ بیهقی نیز لحن متأثر از عناصر مختلف روایت ادبی مانند صحنهپردازی، فضاسازی، شخصیتپردازی، ... و شگردهای زبانی همچون واجآرایی، بهگزینی واژه، ترکیبسازی و جابهجایی متنوع و سیال اجزای جمله و البته فضای فکری حاکم بر ایران قرن پنجم است. در این مقاله، به شیوۀ تحلیلی ـ اثباتی، ضمن بررسی عوامل لحنساز، چگونگی هماهنگی این عوامل با یکدیگر مطالعه و نتیجه گرفته شده که لحن مسلط در تاریخ بیهقی، لحنی فاخر و حماسی است که هم بر ماهیت اثر منطبق است و هم به دغدغۀ نویسنده و خواننده پاسخ میدهد.