1403/09/01
رضا ستاری

رضا ستاری

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکدۀ ادبیّات و زبان‌های خارجی
نشانی:
تلفن: 01135302664

مشخصات پژوهش

عنوان
تحلیل طنزپردازی در سه حماسه مضحک منظوم از منظر ناسازگاری ها (یا تکیه بر موش و گربه، مزعفر و بغرا، صوف و کمخا)
نوع پژوهش
مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها
ناسازگاری معنایی ،ادبیات پیش از مشروطه ،حماسه مضحک ،شگردهای طنزپردازی ،ناسازگاری گفتمانی
سال 1397
مجله تاريخ ادبيات
شناسه DOI
پژوهشگران یاسمن نعمتی ، رضا ستاری

چکیده

طنز با بیان کنایه آمیز، گاه امکانات تازه ای برای انتقال مفاهیم فراهم میکند. حماسه های مضحک ، از اشکال خلاقانه طنز و حاصل تلفیق گفتمان های طنز و حماسه اند. هنرمند منتقدی که جنگ را در هجوم و غارت مغول و تیموری، به بدترین شکل تجربه کرده است و در عین حال از بیان صریح انتقادات نیز امتناع می ورزد، به منظور تقبیح ماهیت نبرد، قالبی حماسی برمی گزیند که در آن شخصیت های غیرانسانی ، حوادثی مضحک می آفرینند. از مهم ترین حماسه های مضحک منظوم پیش از مشروطه عبارتاند از: موش و گربه، مزعفر و بغرا و صوف و کمخا. این آثار، از لحاظ به کارگیری سازوکارهای حماسی، غنی تر از حماسه های مضحک پس از مشروطه اند؛ بنابراین تقابل دو گفتمان در آن ها، وضوح بیشتری دارد و از جهت ویژگیهای اصلی نوع ادبی حماسه مضحک، از اصالت برخوردارند که با بررسی آن ها میتوان به اصلیترین شگردهای تلفیق دو گفتمان راه برد. زیربنای شکل گیری هر طنزی، عنصر ناسازگاری ست و بهترین روش شناخت کیفیت آثار طنز ، تحلیل شگردهای ناسازگاری در آن هاست. در این جستار، با روشی توصیفی - تحلیلی ، مهم ترین عناصر طنزساز برآمده از ناسازگاری گفتمانی و معنایی بررسی شده است . ناسازگاری گفتمانی ، در سه محور : سازوکارهای حماسی، تاثیرپذیری از شاهنامه، قهرمان و ضد قهرمان، واکاوی شده است . طنزپردازان بدین طریق، به گونه ای نمادین، اوضاع جامعه را توصیف کرده و نقایص آن را یادآور می شوند . با ذکر نام شخصیت ها و برخی حوادث شاهنامه، فضای سوررئال حاکم بر آثار، تعدیل شده، بر هدفمندی این آثار تاکید می گردد. در بخش معنایی، با بهرهگیری از شگردهای بزرگنمایی و کوچکگردانی ، حقیقت ، درک چندجانبه مییابد و با استمداد از آن، به نقد قدرت حاکمه و ارزشهای اجتماعی پرداخته می شود.