روسیه و رژیم صهیونیستی در حوزه های سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی، پیوندهای عمیق تاریخی دارند. نقش مهم روسیه در تحولات بینالمللی به ویژه بحران سوریه، رژیم صهیونیستی را به گسترش روابط با روسیه واداشته است. فارغ از عوامل و انگیزههای شکل دهنده نزدیکی روسیه و رژیم صهیونیستی، سطح مناسبات دیپلماتیک فعلی بین آنها بیانگر وجود روابط شبهراهبردی بین مسکو ـ تلآویو است. ازسوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از شرکای مهم سیاسی، نظامی و اقتصادی روسیه در منطقه مطرح است و سیاست روسیه در غرب آسیا و مداخله نظامی در بحران سوریه، همکاری دو کشور را افزایش داده است. با درنظرگرفتن ملاحظات فوق، این سؤال مطرح میشود که راهبردی شدن روابط مسکو و تلآویو چه تأثیری بر منافع و پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی ایران در سوریه داشته است؟ فرضیهای که در پاسخ به این سؤال در پژوهش حاضر مورد آزمون قرار گرفته این است که مناسبات گسترده و راهبردی مسکو و تلآویو و جایگاه مهم رژیم صهیونیستی در سیاستهای منطقهای و بینالمللی روسیه باعث شده است تا روسیه موانعی در راه پیشبرد اهداف سیاسی، نظامی و اقتصادی ج.ا.ایران در سوریه ایجاد کند. روش تحقیق در این مقاله تبیینی است و روش گردآوری دادهها، کتابخانهای ـ اینترنتی است و به منظور تحلیل علمی و نظری مسئله پژوهش از نظریه موازنه قوا در چارچوب مکتب نوواقعگرایی بهره گرفته شده است.