افغانستان همواره بلحاظ سیاسی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و امنیتی از موقعیت ویژه ای در سیاست خارجی ایران برخوردار بوده است. در همین ارتباط با قدرت گیری جریان بنیادگرای طالبان، افغانستان از اهمیت مضاعفی برای ایران برخوردار شده است. علیرغم این که زمانی ایران گروه طالبان را یکی از بزرگترین تهدیدات امنیتی برای خود تلقی می کرد و سیاست تقابلی را درمواجهه با این گروه اتخاذ نمود، اما چند سالی است که شاهد دیدارهای مقامات دو طرف و علنی شدن مناسبات و مذاکرات آنها هستیم. در حقیقت ایران با تغییر رویکرد، سیاست تعاملی را در قبال طالبان اتخاذ کرده است که عمدتا متاثر از مقتضیات جدید و تحولات جاری در افغانستان است. با توجه به تغییر رویکرد ایران در قبال طالبان، سوال اصلی پژوهش بدین گونه مطرح می گردد که عوامل موثر در تغییر رویکرد سیاست خارجی و شکل گیری روابط ایران و طالبان کدامند و این روابط از چه ماهیتی برخوردار است؟ یافته ها حاکی از آن است که مقابله با تهدیدات مشترک آمریکا، تشویق طالبان جهت پیوستن به روند صلح بین الافغانی، تامین امنیت مرزی، مقابله با جریان تروریسم تکفیری داعش، حمایت از شیعیان هزاره، سیاست های ضد ایرانی دولت اشرف غنی، مهم ترین عوامل تاثیرگذار در شکل دهی به روابط ایران و طالبان باشند. اما به نظر می رسد که این روابط بیشتر ماهیتی امنیتی داشته و اتحادی تاکتیکی بر اساس ملاحظات ژئوپلتیکی باشد. روش پژوهش تحلیلی- تبیینی است و از منابع کتابخانه ای و اینترنتی جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است. همچنین برای تبیین نظری موضوع از مبانی نظری دولت های شکننده استفاده خواهد شد.