در سالهای اخیر ژئوپلتیک خاورمیانه دگردیسی جدی همزمان در عرصه میدانی و مناسبات بین کشورهای منطقه را تجربه کرده است. این موضوع عمدتا برآیند کنشهای متقابل بین تحولات میدانی و بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بوده است. یکی از مسائلی که در یک دهه اخیر تحت تاثیر بحرانهای نوظهور نظیر تحولات موسوم به بهار عربی شکل جدیتری به خود گرفته، تقویت روند صلح آشکار و پنهان بین برخی از دولتهای عربی حوزه خلیج فارس با رژیم اسرائیل است. در همین رابطه، اخیرا امارات متحده عربی توافق صلحی را با اسرائیل به امضاء رسانده است که تحول نوینی در مناسبات منطقهای محسوب میگردد. بطور قطع شکلگیری و تقویت دیپلماسی صلح عبری عربی، در میانمدت و بلندمدت معادله قدرت و امنیت در منظومه ژئوپلتیک خاورمیانه را بویژه برای جمهوری اسلامی ایران تغییر خواهد داد. با توجه با این مسئله، سوال اصلی بر این مبنا قرار دارد که دیپلماسی صلح عبری عربی چگونه امنیت ملی ایران را با تهدید مواجه میسازد؟ فرضیه اصلی مقاله بر اساس این انگاره مفصلبندی شده است که قرارداد صلح امارات متحده عربی با اسرائیل از طریق تغییر موازنه قوای منطقهای و بلوکبندی ژئوپلتیکی، فراهم ساختن زمینه حضور اسرائیل در منطقه خلیج فارس، پیشبرد اهداف آمریکا به ویژه در قالب پروژه معامله قرن، تضعیف جبهه مقاومت به رهبری ایران و تحدید قدرت نقشآفرینی این کشور و متحدان آن، میتواند امنیت ملی ج.ا.ایران را با تهدید مواجه سازد. روش پژوهش تحلیلی تبیینی است و از رهیافت نظری واقعگرایی جهت تبیین و تحلیل موضوع پژوهش استفاده شده است.